متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار چالش احمقانه ترین یا بدترین ...؟

  • نویسنده موضوع crazy.angel
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 11
  • بازدیدها 572
  • برچسب‌ها
    چالش
  • کاربران تگ شده هیچ

crazy.angel

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
603
پسندها
6,961
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #1
احمقانه ترین یا بدترین یا ضایع ترین کاری که جلوی جنس مخالف کردی چی بوده ؟
 
امضا : crazy.angel

Dogoloo

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
0
پسندها
78
امتیازها
103
  • #2
همون جنس مخالفه جلوم داشت راه میرف..از ی کوچه شیبدار میمومدیم پایین ک پام پیچ خود و شتلق خوردم زمین و صداش باعث شد برگرده و بهم نگاه کنه ک منم زود پا شدم وایسادم ک انگار ن انگار من زمین خوردم:))))))))
 

crazy.angel

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
603
پسندها
6,961
امتیازها
21,973
مدال‌ها
12
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #3
همون جنس مخالفه جلوم داشت راه میرف..از ی کوچه شیبدار میمومدیم پایین ک پام پیچ خود و شتلق خوردم زمین و صداش باعث شد برگرده و بهم نگاه کنه ک منم زود پا شدم وایسادم ک انگار ن انگار من زمین خوردم:))))))))
جاییت که نشکست ؟:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 
امضا : crazy.angel

☆BARUN☆

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
295
پسندها
6,847
امتیازها
21,773
مدال‌ها
14
سن
24
  • #4
دوران راهنمایی بود که کلاس ما و دوتا کلاس دیگ رو بردن نماز خونه
اونجا چند تا مرد نشسته بودن تا برامون مثلن سخنرانی و نصیحت کنن من ردیف جلو نشسته بودم
من بشدت پ پهلو هام حساسم
یکی از دوستای ب ظاهر محترمم هین سخنرانی اقایون با دو دستش زد پهلوم هیچی دیگ منم همونطور ک نشسته بودم ی متر پریدم هوا و جیغ کشیدم
چطور فرود اومدم زمین و نگاهای اون مردارو خودتون تصور کنید :648314-d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf:
 
آخرین ویرایش
امضا : ☆BARUN☆

Taranom.Zamani

کاربر انجمن
سطح
9
 
ارسالی‌ها
250
پسندها
1,825
امتیازها
12,063
مدال‌ها
10
  • #5
من که نبودم ولی یکی از کلاس ششمی‌ها وقتی از طرف مدرسه مسجد رفته بودیم ببخشید ببخشید ببخشید ولی جورابش خیلی بو می‌داد. قشنگ هم کنار پیش‌نماز افتاده بود. اونم یه نگاهی کرد و نه گذاشت نه برداشت برگشت گفت:
- این جورابا رو با فشنگ به آمریکا و اسرائیل پرتاب کنیم تا یک سال اونجا حتی گیاهم رشد نمی‌کنه چه برسه به آدمیزاد.
 
امضا : Taranom.Zamani

Fatima_rah85

ناظر ازمایشی
سطح
20
 
ارسالی‌ها
734
پسندها
8,653
امتیازها
30,873
مدال‌ها
20
سن
18
  • #6
ببخشید ببخشید....
جشن تولدش چهاردور فرستادمش حموم برای من جذاب برای اوم افتضاح
یک بار کیک و تخم مرغ
برف شادی
شامپو
نوشابه ای که قرص جوشان انداختم توش
 
امضا : Fatima_rah85

Exulansis-

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
1,264
پسندها
12,928
امتیازها
34,373
مدال‌ها
15
سن
17
  • #7
=|یادمه 10 سالم بود یه اکیپ پسر دور هم جمع شده بودن روی لبه حوض نشسته بودن
داشتن شوخی میکردن ک یکیشون اون کی رو حل داد افتاد تو حوض بعد پسری ک حولش داده بود رو انداخت تو حوض
خلاااصه انقدر خندیدم بهشون ک دوتا فحش ابدار یه چشم غره شیک بهم رفتن
یه چند دقیقه گزشت مامانم صدام کرد فاز جکی جان گرفتم اومدم از رو حض رد شم ک کله پا شدم توش :smilingsmiley: هیچی دیگه اونام تا ما از اونجا نریم هی نگام میکردنو میخندیدن
پ.ن:حوض ها خالی بودن و اخرش اون پسرا عین خروس جنگی همدیگرو تیکه پاره کردن=|سر یه شوخی بی نمک
 
امضا : Exulansis-

مَه گل

هنرمند انجمن
سطح
34
 
ارسالی‌ها
1,036
پسندها
32,564
امتیازها
59,573
مدال‌ها
23
سن
21
  • #8
هشتم بودیم توی کلاس کتابش رو گرفته بود از روش یه چیزایی رو بنویسم بعد اون موقع عادتم بود رو کتاب دفتر همه i love you مینوشتم بعد معلممون شروع کرد درس دادن منم حوصلم سر رفته بود شروع کردم نوشتن فک میکردم کتاب خودمه ولی خب.. :648314-d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf:
 
امضا : مَه گل

Farnaz.zar

نویسنده انجمن
سطح
33
 
ارسالی‌ها
815
پسندها
32,520
امتیازها
58,173
مدال‌ها
22
سن
19
  • #9
کلاس هشتم تو گروه سرود بودم رفته بودیم مدرسه پسرونه قرار بود وسط جشن ما بریم سرود بخونیم‌.
بعد اونجا حدود ۳۰۰ نفر اینا یا بیشتر هم جنس مخالف بودن ما هم چادر سرمون کرده بودیم.
وقتی از سِن اومدیم پایین چادر رف زیر پام و شتلق.
جلو اون همه چشم :979:
اومدن جمم کردن
 
امضا : Farnaz.zar

Wild

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
132
پسندها
1,426
امتیازها
10,013
مدال‌ها
8
  • #10
خب محرم بود رفته بودم دسته با رفیقم چندتا توریست امده بودن داشتم غر میزدم که یکیشون و دیدم خیلی شبیه بازیگر مورد علاقم بود نمیدونم چرا میخ شده بودم جلوم پله بود داشتم میوفتادم که رفیقم گرفتم ولی پسره دیدم خیلی از خودم غصبی شدم مخصوصا وقتی یه لبخند جذاب زد از همه بدتر بود
 
امضا : Wild

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا