نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
دنباله دار ای کاش ...
- نویسنده موضوع ISET1
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 52
- بازدیدها 1,902
- کاربران تگ شده هیچ
- وضعیت
- ارسالی‌ها
- 372
- پسندها
- 8,750
- امتیازها
- 25,873
- مدال‌ها
- 1
ای کاش زود تر به امنیت و گرمای آقوشت پی می بردم
- ارسالی‌ها
- 25
- پسندها
- 105
- امتیازها
- 503
ای کاش می توانستم روزوشب بنشینم دراتاقی تاریک ودرسکوت کامل همه سختی هارافراموش کنم.
وبایک فنجان قهوه ویک کتاب رمانتیک صبح ام
راشب وشبم راصبح کنم. ولی متاسفانه این یک
آرزوی محال است.
که هیچ وقت به واقعیت تبدیل نمی شود.وهر
لحظه دقدقه اتفاقات روزوشب زندگی درسرم
بی داد می کند ولی باوجوداین احساس و
درخواست آرامش بازم دلم می خواهد
می توانستم به هرکس که درهرکجای دنیا
نیازبه کمک دارد ومن می توانم به اوکمک کنم
بادل وجان کمکش کنم. ای کاش می توانستم بایک
دعاتمام مریض هایی راکه دربستربیماری هستندو
آرزوی بهبودی دارند رابه آرزویشان برسانم .
ای کاش پرندگانی راکه ازسرمای زمستانی به مرگ ابدی می روند را آشیانه ای گرم بدهم ای کاش دستان پدری راکه
می سوزد وبااین وجود به سختی برای لقمه یی نان...
وبایک فنجان قهوه ویک کتاب رمانتیک صبح ام
راشب وشبم راصبح کنم. ولی متاسفانه این یک
آرزوی محال است.
که هیچ وقت به واقعیت تبدیل نمی شود.وهر
لحظه دقدقه اتفاقات روزوشب زندگی درسرم
بی داد می کند ولی باوجوداین احساس و
درخواست آرامش بازم دلم می خواهد
می توانستم به هرکس که درهرکجای دنیا
نیازبه کمک دارد ومن می توانم به اوکمک کنم
بادل وجان کمکش کنم. ای کاش می توانستم بایک
دعاتمام مریض هایی راکه دربستربیماری هستندو
آرزوی بهبودی دارند رابه آرزویشان برسانم .
ای کاش پرندگانی راکه ازسرمای زمستانی به مرگ ابدی می روند را آشیانه ای گرم بدهم ای کاش دستان پدری راکه
می سوزد وبااین وجود به سختی برای لقمه یی نان...
امضا : Moonshadow
- ارسالی‌ها
- 25
- پسندها
- 105
- امتیازها
- 503
وای کاش ........ای کاش می توانستیم گاهی اوقات حرف دلمان رابزنیم ،حقیقت کاش می شدرازهای زیادی را
که دردل خود مثل گنج های بزرگ نگه داشتیم رابیرون بریزیم وخالی شیم مثله تکه کاغذ
خالی که باد آن رابه آرامی باخودبه این طرف وآن طرف می برد. کاش می شد
علایق واحساسات خودراباآرامش وبدون هیچ ترسی بیان کنیم . ای کاش بدون درنظرگرفتن
سودوسهم خودهم دیگررادرک می کردیم کاش می دانستیم وباورمی کردیم که زنده ماندنمان دست
خودمان نیست وتاریخ وساعت مشخصی ندارد کاش می توانستیم درتنهایی کامل گاهی
آن قدرفریاد بزنیم که دیگرحتی بغضی گلویمان رافرانگیرد ولی حیف ،حیف که هیچ وقت تنهانیستیم
هیچ وقت دلم می خواست به بزرگ ترین ویکی ازمحال ترین آرزوهای الانم برسم وبه آرامشی
که برایش هرلحظه تلاش می کنم.
کاش زمان...
که دردل خود مثل گنج های بزرگ نگه داشتیم رابیرون بریزیم وخالی شیم مثله تکه کاغذ
خالی که باد آن رابه آرامی باخودبه این طرف وآن طرف می برد. کاش می شد
علایق واحساسات خودراباآرامش وبدون هیچ ترسی بیان کنیم . ای کاش بدون درنظرگرفتن
سودوسهم خودهم دیگررادرک می کردیم کاش می دانستیم وباورمی کردیم که زنده ماندنمان دست
خودمان نیست وتاریخ وساعت مشخصی ندارد کاش می توانستیم درتنهایی کامل گاهی
آن قدرفریاد بزنیم که دیگرحتی بغضی گلویمان رافرانگیرد ولی حیف ،حیف که هیچ وقت تنهانیستیم
هیچ وقت دلم می خواست به بزرگ ترین ویکی ازمحال ترین آرزوهای الانم برسم وبه آرامشی
که برایش هرلحظه تلاش می کنم.
کاش زمان...
امضا : Moonshadow
- وضعیت
موضوعات مشابه
