متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

تاریخ ایران تاریخ ایران از سقوط نهاوند تا مرگ افشین

  • نویسنده موضوع Sara_D
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 95
  • بازدیدها 1,410
  • کاربران تگ شده هیچ

Sara_D

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,318
پسندها
16,615
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #91
بدین‌ گونه‌ بیشتر این‌ شورشها ضدّ دینی‌ داشت‌. در طبرستان‌ به‌ سال‌ ۱۴۱ یک‌بار سپهبد خورشید حکم‌ کرد که‌ همه‌ی‌ اعراب‌ را و حتی‌ همه‌ ایرانیانی‌ را که‌ به‌ اعراب‌ گرایش‌ یافته‌اند، بکشند. شورش‌ سختی‌ بر ضدّ عرب‌ روی‌ داد که‌ عربان‌ آن‌ را با خشونت‌ و قساوت‌ فرونشاندند. اسپهبد خورشید نیز که‌ خود را مغلوب‌ می‌دید زهر از نگین‌ انگشتری‌ برمکید و درگذشت‌. این‌ همه‌ قساوت‌ و خشونتی‌ که‌ اعراب‌ در دفع‌ شورشها نشان‌ می‌دادند ایرانیان‌ را از ادامه‌ی‌ پیکار باز نمی‌داشت‌. زجر و قتل‌ و زندان‌ و تبعید فقط‌ اراده‌ی‌ آنها را قوی‌تر و عزمشان‌ را راسخ‌تر می‌کرد. حتی‌ خروج‌ و قیامی‌ که‌ ترکان‌ و تازیان‌ بر ضدّ دستگاه‌ خلافت‌ می‌کردند مورد تشویق‌ و حمایت‌ ایرانیان‌ قرار می‌گرفت‌. وقتی‌ یوسف‌ بن‌ ابراهیم‌...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,318
پسندها
16,615
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #92
این‌ مهارت‌ بی‌نظیر او را در علوم‌ حیل‌ و نیرنجات‌، همه‌ مورّخان‌ ستوده‌اند. ماه‌ نخشب‌ که‌ معجزه‌ی‌ او خوانده‌ شده‌ است‌ نمونه‌ای‌ از مهارت‌ او به‌ شمار می‌رود و در باب‌ آن‌ گفته‌اند که‌ «به‌ زمین‌ نخشب‌ از بلاد ماوراءالنهر چاهی‌ بود. مقنّع‌ به‌ سِحْر، جسمی‌ ساخت‌ بر شکل‌ ماهی‌ چنان‌ که‌ دیدند که‌ آن‌ جسم‌ از چاه‌ برآمد و اندکی‌ ارتفاع‌ یافت‌ و باز به‌ چاه‌ فرو رفت‌» این‌ ماه‌ نخشب‌، را شاعران‌ ایران‌ و عرب‌ مکرر در سخنان‌ خویش‌ یاد کرده‌اند، اما کیفیت‌ آن‌ اکنون‌ درست‌ معلوم‌ نیست‌. نوشته‌اند که‌ چون‌ مقفع‌ این‌ ماه‌ را از چاه‌ برآورد مردم‌ را گمان‌ افتاد که‌ این‌ کار را به‌ جادویی‌ کرده‌ است‌. اما این‌ جادویی‌، در واقع‌ عبارت‌ از تمهید و استعمال‌ بعضی‌ قواعد ریاضی‌ بود. آورده‌اند، که‌...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,318
پسندها
16,615
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #93
مطابق‌ قول‌ ابوریحان‌ وی‌ «دعوی‌ خدایی‌ کرد و گفت‌ برای‌ آن‌ به‌ جسم‌ در آمدم‌ تا دیده‌ شوم‌ زیرا که‌ از این‌ پیش‌ کس‌ نتوانسته‌ بود مرا ببیند. پس‌، از جیحون‌ بگذشت‌ و به‌ حوالی‌ کش‌ و نسف‌ درآمد. با خاقان‌ نوشت‌ و خواند آغاز نهاد و او را به‌ آیین‌ خویش‌ دعوت‌ نمود. سپیدجامگان‌ و ترکان‌ بر وی‌ فراز آمدند و بر ایشان‌ زن‌ و خواسته‌ی‌ مردم‌ مباح‌ گردانید و هر که‌ را با وی‌ مخالفت‌ ورزید بکشت‌ و هر چه‌ مزدک‌ آیین‌ نهاده‌ بود وی‌ امضاء کرد و لشکریان‌ مهدی‌ خلیفه‌ را بشکست‌ و چهارده‌ سال‌ تمام‌ استیلا داشت‌». در این‌ مدت‌ بسیاری‌ از مردم‌ سغد و بخارا و نخشب‌ و کش‌ آیین‌ او را پذیرفتند و بر ضدّ خلیفه‌ علم‌ طغیان‌ برافراشتند. نوشته‌اند که‌ یاران‌ او، چون‌ به‌ میدان‌ جنگ‌ می‌رفتند، در هنگام‌ هول‌...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,318
پسندها
16,615
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #94
او بگریخت‌ از دیه‌ خویش‌ و پنهان‌ می‌بود. چندان‌ که‌ او را معلوم‌ شد که‌ به‌ ولایت‌ ماوراءالنهر خلقی‌ عظیم‌ به‌ دین‌ وی‌ گرد آمده‌اند و دین‌ وی‌ آشکارا کردند، قصد کرد از جیجون‌ بگذرد امیر خراسان‌ فرموده‌ بود تا بر لـ*ـب‌ جیحون‌ نگهبانان‌ او را نگاه‌ دارند و پیوسته‌ صد سوار بر لـ*ـب‌ جیحون‌ برمی‌آمدند و فرود می‌آمدند تا اگر بگذرد او را بگیرند. وی‌ با سی‌ و شش‌ تن‌ بر لـ*ـب‌ جیحون‌ آمد و عَمَد ساخت‌ و بگذشت‌ و به‌ ولایت‌ کش‌ رفت‌ و آن‌ ولایت‌ او را مسلّم‌ شد و خلق‌ بر وی‌ رغبت‌ کردند بر کوه‌ سام‌ حصاری‌ بود به‌ غایت‌ استوار و اندر وی‌ آب‌ روان‌ و درختان‌ و کشاورزان‌ و حصاری‌ دیگر از این‌ استوارتر، آن‌ را فرمود تا عمارت‌ کردند و مال‌ بسیار و نعمت‌ بی‌شمار آنجا جمع‌ کرد و نگاهبانان‌ نشاند و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,318
پسندها
16,615
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #95
درباره‌ی‌ فرجام‌ کار او، یکی‌ از دهقانان‌ کش‌ داستانی‌ شگفت‌انگیز گفته‌ است‌ که‌ در تاریخ‌ بخارا از قول‌ او بدین‌ گونه‌ نقل‌ کرده‌اند، که‌ گفت‌ «جدّه‌ من‌ از جمله‌ی‌ خاتونان‌ بوده‌ است‌ که‌ مقنّع‌ از بهر خویش‌ گرفته‌ بود و در حصار می‌داشت‌. وی‌ گفت‌ روزی‌ مقنّع‌ زنان‌ را بنشاند به‌ طعام‌ و نوشیدنی‌ بر عادت‌ خویش‌، و اندر نوشیدنی‌ زهر کرد و هر زنی‌ را یک‌ قدح‌ خاص‌ فرمود و گفت‌ چون‌ من‌ قدح‌ خویش‌ بخورم‌ شما بباید که‌ جمله‌ قدح‌ خویش‌ بخورید. پس‌ همه‌ خوردند و من‌ نخوردم‌ و در گریبان‌ خود ریختم‌ و وی‌ ندانست‌. همه‌ زنان‌ بیفتادند و بمردند و من‌ نیز خویشتن‌ در میان‌ ایشان‌ انداختم‌ و خویشتن‌ را مرده‌ ساختم‌ و وی‌ از حال‌ من‌ ندانست‌. پس‌ مقنّع‌ برخاست‌ و نگاه‌ کرد همه‌ی‌ زنان‌ را مرده‌...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

Sara_D

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,318
پسندها
16,615
امتیازها
39,073
مدال‌ها
24
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #96
ظاهراً این‌ روایت‌ البته‌ از رنگ‌ افسانه‌ خالی‌ نیست‌ اما این‌ نکته‌ را همه‌ مورّخان‌ آورده‌اند، که‌ او پیش‌ از آنکه‌ عربان‌ بر قلعه‌ی‌ وی‌ دست‌ بیابند خود را هلاک‌ کرد و بدین‌ گونه‌ بود که‌ روزگار خدای‌ نخشب‌ یا پیغمبر نقابدار خراسان‌ به‌ پایان‌ رسید و ماه‌ نخشب‌ که‌ یک‌ چند در آسمان‌ ماوراءالنهر پرتو افشاند، هر چند طلوع‌ آن‌ چندان‌ به‌ درازا نکشید، لیکن‌ روزگاری‌ کوتاه‌ مایه‌ی‌ امید کسانی‌ شد که‌ جور و بیداد و تحقیر تازیان‌، آنها را به‌ عصیان‌ و طغیان‌ رهنمون‌ گشته‌ بود. نویسنده‌ی‌ کتاب‌ حدودالعالم‌ و بیرونی‌ و مقدسی‌ و مؤلف‌ تاریخ‌ بخارا، به‌ وجود آنها در ماوراءالنهر اشارت‌ کرده‌اند. عوفی‌ نیز در اوایل‌ قرن‌ هفتم‌ هجری‌ می‌گوید: «و امروز در زمین‌ ماوراءالنهر از متابعان‌ او جمعی‌ هستند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sara_D

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا