متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد همراه نقد همراه رمان فرشتگان را صدا کن | Luisa/توسط شورای نقد

  • نویسنده موضوع N.Karevan❀
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 234
  • کاربران تگ شده هیچ

N.Karevan❀

نویسنده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
598
پسندها
15,450
امتیازها
35,373
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #1
~بسم رب النور~

IMG_20210302_234904_390.jpg


با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»
رمان «فرشتگان را صدا کن» پس از خواندن تمامی پست‌ها، بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : N.Karevan❀

Niyosha22

نویسنده انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,019
پسندها
29,662
امتیازها
61,673
مدال‌ها
29
  • #2
به نام خدا
نقد رمان فرشتگان را صدا کن | توسط شورای نقد
منتقد: Niyosha22
نویسنده: mel mel Luisa
#3
فصل اول: دروازه‌ی هفت آسمان


صدای گام‌های استوار و باصلابتش که گویا قصد داشت راهروهای پیچ‌در‌پیچ قصر را درهم بشکند، تن مرمرین کف راهرو را به طرز رعب‌آوری به لرزش در آورده بود. از آن واهمه داشت که ناگه زیر پاهای نیرومند و قدم‌های محکمش له شود!
طنین غرش‌کنان گام‌هایش ترسی عظیم و سهمناک بر دل آرام و خسته‌ی کاخ انداخته بود و آن صدای هراس‌آور بیانگر آوایی زیبا و دلنشین برای گوش‌های قصری به خموشی او بود،(توصیفات و کلمات به کار رفته خلاقانه و زیبا هستند، فقط کاش به جای تکرار مداوم "بود" از افعال و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Niyosha22

sogol~R

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
819
پسندها
11,243
امتیازها
29,073
مدال‌ها
18
  • #3
#12

با هر کلمه‌ای که شاه بر زبان خویش جاری می‌ساخت، ملکه ونوس بیشتر ل**ب خوش‌تراش و خونینش را در قتلگاه (قتل‌گاه) و دسترس دندان‌های سپید و برنده‌اش قرار می‌داد. ل**ب می‌گزید؛ اما کلمه‌ای سخن نمی‌گفت. برای گفتن چه داشت؟ حیله‌ی شیاطین چه می‌بود؟ و آیا کردگار یاری‌اشان می‌نمود؟!

اورلاند نفسی عمیقی می‌کشد و نوای بازدم نفسش، دست نوازش می‌کشد بر گوش‌هایش! (آفرین خوب توصیف شده‌.) حرف پدرش را تأیید می‌کند و (نگران/ آسوده‌دل/ خسته/ و...) می‌گوید:
- درست است؛ اما اگر بتوانند به طور کامل به این‌جا رسوخ یابند، دیگر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : sogol~R
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] mel mel

sogol~R

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
819
پسندها
11,243
امتیازها
29,073
مدال‌ها
18
  • #4
#13

سر بلند می‌کند و با چشمانی فهمیده و موقر به شاه نگاهی کوتاه می‌اندازد و هم‌زمان به آرامی سر تکان می‌دهد. خواست از حضور اعلیحضرت و شهبانو ونوس مرخص شود که دستی گرم و مردانه که اندکی چروک‌هایش به چشم می‌آمد، (توصیف خوبیه، ولی چون موجودات متفاوتی هستن پیشنهاد می‌کنم یکم از نظر جسمی اونا رو تغییر بدی، مثلا تعداد انگشت متفاوت و... .) بر روی شانه‌اش فرود آمد که اما مهر خاص و نابی درونش نهفته بود که اورلاند نیز متوجه آن شد. (سعی کن کلمات و فعل‌های تکراری رو جوری پشت‌هم نیاری که از قشنگی جمله کم بشه، یکی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : sogol~R

sogol~R

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
819
پسندها
11,243
امتیازها
29,073
مدال‌ها
18
  • #5
#14

دیگر وقت و فرصتی برای این کارها نداشت و تحسر دوباره رسیدن آن روزها را در زیر سنگینی قلبش له و کوبانده بود، گرچه گه‌گاهی از آن زیر چنگ می‌زدند بر قلبش؛ اما حتی اگر روزی رسد که همه چیز مانند سابق شود و دوباره خنده‌هایشان پهنه‌ی آفاق را بدرد، او هرگز باز نمی‌گردد. (!)

چشمان رنگینش (رنگین‌اش) (رنگ چشم‌ها رو پارت قبل گفتی، یکم هم از درشتی/ریزی یا مژه و اینا بگو.) گویا مالامال از تمامی دلتنگی‌ و غم‌های هستی‌یست (هستی‌ست) که آن‌طور دل می‌لرزاند و کمر می‌شکست! حق داشت. جسم حتی اندکی از آن نیز نمی‌شود، روح...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : sogol~R
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] mel mel

sogol~R

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
819
پسندها
11,243
امتیازها
29,073
مدال‌ها
18
  • #6
#15

ونوس، مادر زیبارویی که بیش از هر کسی کول‌باری از دشواری‌ها را به دوش می‌کشید، جلو رفت و درحالی‌که حلقه‌ی اشک دیدگان بنفشه‌گونش را تار و نامشخص می‌کرد، به پیشواز شاهزاده‌ تنومندش که روزگاری با جثه‌ی کوچکش که در آغوش مادر پوشیده و ناپیدا گردیده بود و می‌زارید، شتافت. اکنون دگر مردی شده بود و نگریستن ثمر تلاش‌ها چه لذت‌بخش است!

پادشاه عقب کشید. به مادری نگریست که بسیار داغ فرزند دید و تحمل کرد و تبسم نشاند بر چهره‌ی مهربانش و خم به ابرو نیاورد؛ انگاشت که هنوز نیز آن کودک خندان در کنارش قدم برمی‌دارد، اما یار از حال معشوق خویش آگاه‌ست و می‌داند گاه شب‌ها برمی‌خیزد و تا طلوع آفتاب به آسمانی نقره‌فام چشم می‌ورزد تا که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : sogol~R
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] mel mel

mel mel

هنرمند انجمن
سطح
39
 
ارسالی‌ها
3,253
پسندها
40,019
امتیازها
69,173
مدال‌ها
30
سن
17
  • #7
به نام خدا
نقد رمان فرشتگان را صدا کن | توسط شورای نقد
منتقد: Niyosha22
نویسنده: mel mel Luisa
#3
فصل اول: دروازه‌ی هفت آسمان


صدای گام‌های استوار و باصلابتش که گویا قصد داشت راهروهای پیچ‌در‌پیچ قصر را درهم بشکند، تن مرمرین کف راهرو را به طرز رعب‌آوری به لرزش در آورده بود. از آن واهمه داشت که ناگه زیر پاهای نیرومند و قدم‌های محکمش له شود!
طنین غرش‌کنان گام‌هایش ترسی عظیم و سهمناک بر دل آرام و خسته‌ی کاخ انداخته بود و آن صدای هراس‌آور بیانگر آوایی زیبا و دلنشین برای گوش‌های قصری به خموشی او بود،(توصیفات و کلمات به کار رفته خلاقانه و زیبا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Niyosha22

Niyosha22

نویسنده انجمن
سطح
30
 
ارسالی‌ها
3,019
پسندها
29,662
امتیازها
61,673
مدال‌ها
29
  • #8
سلام عزیزان. خسته نباشید و ممنون بابت نقدتون. حتماً ویرایش می‌زنم و همه رو درست می‌کنم، فقط میشه انتقادتون رو درباره اسم رمان هم بگید؟ اینکه «الهه زمینی» بهتره یا «فرشتگان را صدا کنید» و اگر هیچ‌کدوم من حتماً اقدام به یه اسم بهتر کنم چون توی این یه مورد خیلی درگیرم.
سلام جانم♡
الهه زمینی کلیشه‌ایه
فرشتگان را صدا کنید خیلی بهتره ولی یکم طولانیه و چنان پالس‌های جذبش زیاد نیستند
انتخاب اسم بسته به خودتون داره
 
امضا : Niyosha22
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] mel mel

mel mel

هنرمند انجمن
سطح
39
 
ارسالی‌ها
3,253
پسندها
40,019
امتیازها
69,173
مدال‌ها
30
سن
17
  • #9
ممنون
سوال دیگه‌ای داشتم. آیا بعد از ویرایش، شما رمان رو مطالعه می‌کنید تا از ویرایش شدن رمان و اصلاح همه چیز مطمئن بشید؟ چون میخوام بفهمم بعد ویرایشات، اشتباهی اگر داشته باشم رو می‌گید یا خیر.
 
عقب
بالا