متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شب نشینی شب نشینی با نویسنده برتر سیده پریا حسینی | ویژه برنامه نوروزی انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Łacrîmosã
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 32
  • بازدیدها 1,142
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

سیده پریا حسینی

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,404
پسندها
16,470
امتیازها
38,073
مدال‌ها
22
سن
23
  • مدیر
  • #21
داستان (رمان) هاتون رو چجوری میسازید
یعنی با چی شروع میکنید
از یه اتفاق؟
از یه شخصیت؟
یا...
سلام دوست عزیز روزتون بخیر
من غالبا داستانم رو با یه اتفاق هیجان انگیز شروع میکنم اتفاقی که شخصیت اصلی داستان به شدت درگیر اونه و به این طریق خواننده رو کنجکاو و علاقه مند میکنم که ادامه ی رمانم رو بخونه
 
امضا : سیده پریا حسینی

سیده پریا حسینی

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,404
پسندها
16,470
امتیازها
38,073
مدال‌ها
22
سن
23
  • مدیر
  • #22
با سلام خدمت شما و وقت بخیر.‌ امیدوارم حالتان خوب باشد.
سوالی که داشتم آن هستش که،‌ ایده‌هایی که به ذهن‌تان می‌رسد،‌ حاصل چه چیزی است و به نظرتان عامل اصلی پردازش عالی یک ایده چیست؟‌
و سوالی دیگر که داشتم،‌ در رابطه با رمان خوبتون یعنی " قلب خونین شیطان‌" است. می‌خواستم بدانم که این ایده آیا همراه با پردازش اون به ذهنتون رسید،‌ یا اول آن را به قلم در آوردید و بعد از آن شروع به پردازش ایده کردید؟‌
خسته نباشید و ممنون از زمانی که برای سوالم می‌گذارید. :rose:
سلام دوست عزیز روزتون بخیر
در مورد سوال اولتون همون طور که به یکی دیگه از دوستان گفتم نمیتونم یه منبع واحد و ثابتی رو بهتون معرفی کنم اما برای نوشتن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : سیده پریا حسینی

Deejavu

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
195
پسندها
1,014
امتیازها
6,613
مدال‌ها
8
  • #23
سلام خسته نباشید..^^
من وقتی رمانم رو شروع میکنم وسطش ناامید میشم و احساس میکنم که دیگه نمیتونم ادامه بدم با اینکه کلی برنامه و ... از قبل ریخته بودم.
بنظرتون باید چیکار کنم که این حس از بین بره ؟ و خودتونم دچار این حس شُدید؟
 
امضا : Deejavu

ChakavaK

کاربر فعال
سطح
20
 
ارسالی‌ها
925
پسندها
12,189
امتیازها
35,373
مدال‌ها
19
  • #24
مشاهده فایل‌پیوست 388496
خوب می‌دانم که یک شب در طلسم دست تو
دستان خونین من تسلیم شیطان می‌شود.

با سلام
شب نشینی امشب به سرکار خانم سیده پریا حسینی خالق آثار:

قلب خونین شیطان
متاهل(دو جلدی)
سیه چشم
جن‌ها حاکمای دردسرساز
جعبه پاندورا
اختصاص داده شده
منتظر پرسش‌های شما از این نویسنده خوش قلم هستیم.
سیده پریا حسینی سیده پریا حسینی
سلام
وقت به خیر
عیدتون مبارك
اولین کارتون و سختی‌هاش چی بوده؟
 

اسکوئیدوارد

رفیق جدید انجمن
سطح
5
 
ارسالی‌ها
75
پسندها
195
امتیازها
2,083
مدال‌ها
7
  • #25
سلام دوست عزیز روزتون بخیر
من غالبا داستانم رو با یه اتفاق هیجان انگیز شروع میکنم اتفاقی که شخصیت اصلی داستان به شدت درگیر اونه و به این طریق خواننده رو کنجکاو و علاقه مند میکنم که ادامه ی رمانم رو بخونه
من نگفتم چجوری شروع میکنید
گفتم چجوری میسازید
به هرحال تشکر از پاسختون
 

سیده پریا حسینی

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,404
پسندها
16,470
امتیازها
38,073
مدال‌ها
22
سن
23
  • مدیر
  • #26
سلام خسته نباشید..^^
من وقتی رمانم رو شروع میکنم وسطش ناامید میشم و احساس میکنم که دیگه نمیتونم ادامه بدم با اینکه کلی برنامه و ... از قبل ریخته بودم.
بنظرتون باید چیکار کنم که این حس از بین بره ؟ و خودتونم دچار این حس شُدید؟
سلام روزتون بخیر بله این حالت برای همه ممکنه پیش بیاد
شما باید اعتماد به نفس خودتون به عنوان یه نویسنده رو بالا ببرید و باید باور داشته باشید که نوشته ی شما توانایی عالی شدن رو داره از طرفی باید قبل از شروع کارتون روی ایده ای که دارین مطالعه ی زیادی انجام بدین در موردش اطلاعات کسب کنید و بعد اونو شروع کنین اگه در عین نوشتن رمان ناامید میشین باید عوامل اونو شناسایی کنین مثلا اگه ازتون انتقادی شده که ناامید شدین...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : سیده پریا حسینی

سیده پریا حسینی

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,404
پسندها
16,470
امتیازها
38,073
مدال‌ها
22
سن
23
  • مدیر
  • #27
من نگفتم چجوری شروع میکنید
گفتم چجوری میسازید
به هرحال تشکر از پاسختون
عذر میخوام به خوبی متوجه سوالتون نشدم
من برای ساختن رمانم از یه ساختار تکرار شونده استفاده میکنم به این شکل که داستان رو با یه حادثه یا اتفاق هیجان انگیز شروع میکنم که شخصیت اصلی به شدت درگیرشه تا خواننده جذب اون بشه و در ادامه میرم از اول و شرح میدم که چیشد که کار شخصیت به این نقطه رسید بعد اونو درگیر حوادث مختلفی میکنم که این حوادث گاهی خیالی و گاهی الهام گرفته از اطرافم هستن و انتهای رمانم رو به شکلی تاثیر گزار و تا حد زیادی غیر قابل پیش بینی تموم میکنم و اینطوری رمانم ساخته میشه
 
امضا : سیده پریا حسینی

سیده پریا حسینی

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
25
 
ارسالی‌ها
1,404
پسندها
16,470
امتیازها
38,073
مدال‌ها
22
سن
23
  • مدیر
  • #28
سلام
وقت به خیر
عیدتون مبارك
اولین کارتون و سختی‌هاش چی بوده؟
اولین کار من رمان متاهل جلد اول بود که توی ۱۵ سالگی نوشتمش من موقع نوشتن این رمان اطلاعات چندانی به خصوص در مورد خصوصیات روحی و روانی مرد ها نداشتم و اونا رو به شکل غیر واقعی و اغراق شده ای توی رمانم توصیف کردم که باعث دلزدگی بعضی از خواننده هام شد از طرفی من نمیتونستم مکان ها رو با تمام جزئیات به درستی توصیف کنم و بیشتر فضای نوشته هام رو افکار درونی شخصیت ها تشکیل میداد که این هم باعث خستگی خواننده ها میشد از طرفی نوع نوشتار من عامیانه بود که مدام بین اون توصیفات ادبی می آوردم و این تضاد هم خواننده ها رو اذیت میکرد این ها مواردی بود که برام مشکل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : سیده پریا حسینی

Deejavu

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
195
پسندها
1,014
امتیازها
6,613
مدال‌ها
8
  • #29
سلام روزتون بخیر بله این حالت برای همه ممکنه پیش بیاد
شما باید اعتماد به نفس خودتون به عنوان یه نویسنده رو بالا ببرید و باید باور داشته باشید که نوشته ی شما توانایی عالی شدن رو داره از طرفی باید قبل از شروع کارتون روی ایده ای که دارین مطالعه ی زیادی انجام بدین در موردش اطلاعات کسب کنید و بعد اونو شروع کنین اگه در عین نوشتن رمان ناامید میشین باید عوامل اونو شناسایی کنین مثلا اگه ازتون انتقادی شده که ناامید شدین باید این حس رو کنار بذارین و اگه انتقادش منطقی بود اونو توی کارتون لحاظ کنید گاهی اوقاتم ممکنه ناامیدی تون به این خاطر باشه که نمیدونید قراره با ادامه ی داستانتون چیکار کنید و سردرگمید توی این وضعیت بهتره چن روزی رو فکر کنید و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Deejavu

ADLAYD

کاربر حرفه‌ای
سطح
21
 
ارسالی‌ها
1,578
پسندها
10,940
امتیازها
31,873
مدال‌ها
21
  • #30
سلام دوست عزیز روزتون بخیر
در مورد سوال اولتون همون طور که به یکی دیگه از دوستان گفتم نمیتونم یه منبع واحد و ثابتی رو بهتون معرفی کنم اما برای نوشتن رمان های فانتزیم غالبا با مطالعه ی داستان ها اساطیر و افسانه ها و مطالعه ی فلسفه و ماورالطبیعه ایده میگیرم گاهی اوقات هم با مطالعه ی رمان های فانتزی دیگه جرقه ای از یه ایده ی جدید تو ذهنم میاد
عامل اصلی پردازش یه ایده هم به نظر من میتونه ذوق شما برای خلق اثر و علاقه به ایده تون باشه یعنی حس کنید که با نوشتن ایده تون چیز جالب و مفیدی رو به اشتراک میذارین یه نویسنده به شکل اصولی و درستش موقعی شروع به نوشتن میکنه که حس کنه داره کار مفیدی انجام میده و چیزی رو به بقیه اموزش میده چیزی که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ADLAYD
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا