متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار آهنگو ادامه بده

  • نویسنده موضوع اشک سرخ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 107
  • بازدیدها 3,879
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

FATEMEH.H

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
48
پسندها
700
امتیازها
3,623
  • #101
گرگ پدر هستم
 

فاطم

مدیر بازنشسته
سطح
39
 
ارسالی‌ها
6,888
پسندها
45,857
امتیازها
96,873
مدال‌ها
28
  • #102

FATEMEH.H

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
48
پسندها
700
امتیازها
3,623
  • #103
صدام و شنیدی اره امروز بدجور مامانم دلش شکست
خستم مثل زانوهای بابام بیلط گرفتم فقط نمیدونم کجا
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] M.Fakher

فاطم

مدیر بازنشسته
سطح
39
 
ارسالی‌ها
6,888
پسندها
45,857
امتیازها
96,873
مدال‌ها
28
  • #104
صدام و شنیدی اره امروز بدجور مامانم دلش شکست
خستم مثل زانوهای بابام بیلط گرفتم فقط نمیدونم کجا
چمدون لباسام قران مادرم نمیشه همرام
چی توقع داری من به جز دعای مامان بابا هه
بی تو دیگه تو این شهر غریبم
چمدون و بستم بی خدافسی میرم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] M.Fakher

FATEMEH.H

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
48
پسندها
700
امتیازها
3,623
  • #105
غریبم کسی غیر تو ندارم تموم‌ زندگیمو نور برگشتنت‌ کردم‌
کوچه به کوچه های شهر پر از تنهایی عاشقی که عشقش‌ بره کلا روانیه
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] M.Fakher

FATEMEH.H

رفیق جدید انجمن
سطح
0
 
ارسالی‌ها
48
پسندها
700
امتیازها
3,623
  • #106
یکی بود و یکی نبود کجاست بنویس قضاوت فقط مخصوص خداست

توله گرگی که تو فکر شاهرگ و خون منی کاسه خونی پیگری سوخته مهمون منی
من خرابم بشین و زحمت و آوار نکش نفست باز گرفت این همه سیگار نکش
 

فاطم

مدیر بازنشسته
سطح
39
 
ارسالی‌ها
6,888
پسندها
45,857
امتیازها
96,873
مدال‌ها
28
  • #107
ماده آهوی چمن هوبره ی سینه بلور آخرین قطارمه یه بلیط یه جای دور
چشم بادوم دهن مثه شبارو کجا کرده بدر وای مامانی قلبمو داغون کرده این گرگ پدر
هر پسر بچه که راهش به خیابونه تو خورد یه شبه مرد شد و یکه به میدون زد و مرد
 

فاطم

مدیر بازنشسته
سطح
39
 
ارسالی‌ها
6,888
پسندها
45,857
امتیازها
96,873
مدال‌ها
28
  • #108
چشممون خورد به هم صاعقه زد پلکم سوخت نیزه هات جمجمه مو بد به گلوبند تو دوخت
خنده هاتم الکی بغضاتم اند دروغ د نخند گرگ پدر اونم تو این شهر شلوغ
پیشه چشم همه از خودم یلی ساختم پیشه چشمای تو اما سپر انداختم
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا