آموزشی مدرسه نوشتن | نویسندگان و اسرار رمان‌نویسی

[ADLAYD]

"به نام او"

جادوی شماره‌ی هفده / بخش اول:‌ شخصیتت را اول خودت بشناس!


سلام خدمت همگی شما عزیزان.‌ توی این بخش ما می‌خواهیم درباره چگونگی شناخت شخصیت‌ها صحبت کنیم.‌
این را می‌دانیم که در ابتدای هر شخصیت‌پردازی،‌ خود نویسنده باید شخصیتش را بشناسند.‌ حال می‌خواهیم چند سوال را مطرح کنیم که به شناخت شخصیت‌های خلق شده‌ی ذهنمان،‌ کمک می‌کند.‌


□اولین سوال□‌

[COLOR=rgb(217, 13...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فاطمه عبدالهی]

جادوی شماره‌ی هجده: از خودت سوال بپرس!

نمی‌دونی فلان جا شخصیت باید چی بگه؟ نمی‌دونی باید چه واکنشی رو برای فلان شخصیت بنویسی؟

این‌که کاری نداره. خودتو بذار جاش!
به خودت بگو: «اگه من جاش بودم چی می‌گفتم؟»
«اگه من جاش بودم چه واکنشی نشون می‌دادم؟»

فرض کنیم شخصیت از خواب بیدار میشه. شخصیت ما شب قبل نیویورک بوده، الان که دور و برشو نگاه می‌کنه، فقط شن و ماسه‌ست. هوا خیلی گرمه و تا کیلومترها شرق و غرب، هیچ آدمی‌زادی نیست. شما بودید چی کار می‌کردید؟ ...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[ADLAYD]

جادوی شماره نوزده/ بخش دوم:‌ شخصیت باید دارای یک تجربه قوی باشد!

سلام خدمت همگی عزیزان.‌‌ در ادامه‌ی پست قبل،‌ می‌خواهیم به ساخت بهتر از شخصیت‌هایی که ما خالق آنها هستیم بپردازیم.‌
در این بخش می‌خواهیم به گذشته‌ و تجربه‌های تلخ یا شیرین شخصیت‌ها بپردازیم.‌


|مهم|‌
قطعاً ما می‌دانیم که هر شخصیتی تجربه و گذشته‌هایی از پیشین دارد.‌ حال این تجربه‌‌‌ها یا می‌تواند برایش شیرین و به یاد ماندنی باشد،‌ و یا شاید می‌تواند تلخ و گزند باشد و نخواهد به یاد بیاورد.‌ حال...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فاطمه عبدالهی]

جادوی شماره بیست: فرق داستان و پیرنگ رو بدون!

| داستان فقط یک سری اتفاقات است، اما پیرنگ رابطه علت و معلولی دارد. |

مثال معروف ای.ام.فورستر:
- پادشاه مُرد و سپس ملکه مُرد. داستان
- پادشاه مُرد و سپس ملکه از ناراحتی مُرد. پیرنگ

در این پیرنگ رمز و راضی نهفته است که کمک می‌کنه تا داستانو بسط بدیم. تو پیرنگ، سوالِ «چرا» باید جواب داشته باشه. فلانی چرا مُرد؟ فلانی چرا خ**یا*نت کرد؟ فلانی چرا خونه‌شو عوض کرد؟
با این پیرنگ میشه در داستان تعلیق ایجاد کرد و تا پایان خواننده را مشتاق نگه داشت...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فاطمه عبدالهی]

جادوی شماره بیست و یک: شخصیت باید تغییر کنه.


| در طول داستان، اتفاقات متعددی برای شخصیت اصلی رمان شما رخ می‌ده. این اتفاقات باید روی شخصیت تاثیر بذارن و اون رو درگیر خودشون کنن که در نهایت باعث تغییر بخشی از شخصیت بشن. |

این تغییرات شامل: تغییرات روحی (اخلاقی) و حتی فیزیکی هستن.

تغییرات فیزیکی شامل قطع عضو تا تغییر استایل میشن. اما نکته مهم اینه که تغییرات فیزیکی الزامی نیستن، اما تغییرات اخلاقی چرا!

شخصیت اصلی درگیر یک ماجرایی میشه که...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فاطمه عبدالهی]

جادوی شماره بیست و دو: شورشو در نیار!

توصیه کردیم که: در توصیفات آرایه به کار ببرید. نثر خلاقانه‌ای داشته باشید. جمله‌بندی مناسب داشته باشید. زیبا بنویسید.

اما به اندازه! این خیلی مهمه!

قرار نیست با تشبیه‌های بیش از اندازه و غیرضروری خواننده رو گیج کنیم. فقط جایی تشبیه کنید که نیاز داشته باشه. محض رضای خدا اینی که می‌نویسید رمانه! نه دلنوشته‌ست نه دکلمه‌ست

اطلاعاتی که قراره خواننده از رمان دریافت کنه باید تا اندازه کافی واضح باشن. قرار نیست مخاطب هر جمله رو تحلیل کنه تا بفهمه چه خبره؟!

جایی که نیازه...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فاطمه عبدالهی]

جادوی شماره بیست و سه: چطور در داستان پیامی رو برسونیم؟

رمان‌ها و داستان‌ها هیچ‌وقت واسه هیچی نوشته نشدن. اتفاقات درون رمان‌ها و داستان‌ها علت‌هایی دارن که برخی واضح‌اند، اما برخی دیگه نیاز به فکر کردن دارن تا بشه اون‌ها رو فهمید. علت دوم ریشه‌ی علت اوله.

| مثال |

شخصیت نمی‌تونه از دروغ گفتن دست برداره. حتی درباره چیزهای بی‌اهمیت هم دروغ میگه. (این اتفاقیه که در داستان رخ میده)
در رمان، شخصیت درباره‌ی اتفاقی بی‌اهمیت دروغ میگه، چون نمی‌خواد طرف مقابل حقیقت رو بدونه (علت اول)
شخصیت دروغ...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فاطمه عبدالهی]

جادوی شماره بیست و چهار: ایجاد تنفر

قراره این سوال رو پاسخ بدیم: چطور شخصیتی بسازیم که خواننده ازش واقعاً متنفر باشه؟

چیزهایی که خواننده رو از یک شخصیت متنفر می‌کنه:

{ - بذارید بی‌انصاف و عوضی باشه، مخصوصاً با شخصیت اصلی.
- اگه خودش بدونه بی‌انصافه و اهمیت نده بهتر هم هست.
- کوته فکر و متعصب باشه.
- قدرت داشته باشه، ولی ازش سواستفاده کنه.
- دیگرآزار باشه، خصوصاً نسبت به حیوانات و کودکان.
- به ناحق قدرتی به دست بیاره.
- گاهی پیروز بشه، نه این‌که شخصیت اصلی هی شکستش بده. }

ویژگی‌هایی که نباید برای این شخصیت‌ها در نظر بگیرید:

- بیماری روانی...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فاطمه عبدالهی]

جادوی شماره بیست و پنج: چطور صحنه‌ای بنویسیم؟

این سوالات رو از خودتون بپرسید:

- چه اتفاقی باید در این صحنه بیوفته؟ (ماجرای اصلی)
- اگر این صحنه حذف بشه بدترین اتفاقی که می‌تونه بیوفته چیه؟
- چه کسی/کسانی باید تو این صحنه باشه/باشن؟ (شخصیت‌ها)
- صحنه باید کجا اتفاق بیوفته؟ (مکان/ صحنه)
- غافلگیرکننده‌ترین اتفاقی که در این صحنه رخ می‌ده چیه؟ (کشمکش و تعلیق)
- طولانیه یا کوتاه؟
- برای روش‌های مختلف اتفاق افتادنش طوفان ذهنیت رو به کار بنداز
- توی سرت مثل فیلم پخشش...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[فاطمه عبدالهی]

جادوی شماره بیست و شش: به کاغذ زل نزن!

هیچ کاغذی با زل زدن و خیره شدن بهش تبدیل به یک داستانِ هیجان‌انگیز نمیشه!
هیچ‌وقت کلمه‌ها خود به خود روی صفحه ظاهر نمیشن!
اونی که می‌نویسه تویی
و هم‌چنین اونی که ویرایش می‌کنه
اونی که بازبینی می‌کنه و...
همش خودتی و چیزهایی که تو سرته

ولی آوردن اون چیزهایی که تو سرته روی کاغذ سخته نه؟ خب دقیقاً به همین میگن نویسندگی! این‌که چطور اون ایده‌ها و خیالات رو بیاری رو کاغذ مهمه! اما نباید زیاد سختش کنی!

ظاهراً سخته! ولی به محض این‌که شروع کنی...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.