EUROSHarry.i.Zaya
بقیه رو هر کدوم به نحوی دوس دارم
مثلاً اذیت کردن مدیرم سها یا خبرنگار قدیمیم یاسمن که همیشه دوس دارم یاسمین صداش کنم.
اون اکیپی که بشت بام لج بودن و الان هم باهام لجن ولی به نحو دیگه مثلاً جلو روم میگن قصد کشتنم رو دارن نه پشت سرم و منم از قصد آوردمشون ور دل خودم بشون مقام دادم.
یا گندم، روشنک و... که خیلی بچههای باحالی هستن
بچههای هاگوارتز که یکی یکی دارم با همشون آشنا میشم
غزل که از همون اول ازش خوشم میومد ولی هنوز که هنوزه نمیدونم چطور باش دوست بشم و خیلیای دیگه واقعاً هر کدوم به نحوی برام ارزش دارن.