- ارسالیها
- 7,921
- پسندها
- 55,470
- امتیازها
- 96,873
- مدالها
- 56
- نویسنده موضوع
- مدیرکل
- #1
کبریت زدم
تو برای این روشنایی محدود گریستی
سراپا در باد ایستادم
من فقط یک نفرم
اما اکنون هزاران پرنده را
در باد به یغما میبرند.
از مهتاب که به خانه بازگردم
آهنها زنگ خوردهاند
شاعران نشانی باد را گم کردهاند
زنبوران عسل را فراموش کردهاند
افقِ بیروشنایی در دستان تو نازنین
جان میبازند.
من گل سرخ بودم
که سراسرِ مهتاب را شکستم
راه برای شاعران سالخورده هموار بود
من شاعر جوان
مردمکان چشمانم را رها میکردم
که شهر را از دور ببینم
دیده بودم تصویری از عشق ندارم
شب به خیر.
#احمدرضا_احمدی
کبریت زدم
تو برای این روشنایی محدود گریستی
سراپا در باد ایستادم
من فقط یک نفرم
اما اکنون هزاران پرنده را
در باد به یغما میبرند.
از مهتاب که به خانه بازگردم
آهنها زنگ خوردهاند
شاعران نشانی باد را گم کردهاند
زنبوران عسل را فراموش کردهاند
افقِ بیروشنایی در دستان تو نازنین
جان میبازند.
من گل سرخ بودم
که سراسرِ مهتاب را شکستم
راه برای شاعران سالخورده هموار بود
من شاعر جوان
مردمکان چشمانم را رها میکردم
که شهر را از دور ببینم
دیده بودم تصویری از عشق ندارم
شب به خیر.
#احمدرضا_احمدی