دنباله دار اگه بتونی داستان زندگیتو خودت بنویسی، آخرش رو چجوری تموم میکنی؟

[KiyaraSh]

اگه بتونین داستان زندگیتون رو خودتون بنویسین، چه پایانی براش در نظر میگیرین؟

 

[آریانه.م]

پایانم...!
غریبانه نمیرم

 

[دخ مرد]

تو پایانش موفق باشم

 

[merry]

در سن 23 سالگی بدون این‌که چیزایی که الان اذیتم می‌کنن اذیتم کنن، در‌حالی‌که توی یه خونه‌ی روستایی خارج شهر، تک و تنها زندگی می‌کنم، همون‌طور که توی دشت نشستم و به صدای آب‌های چشمه گوش میدم و به پرنده‌ها توی آسمون نگاه می‌کنم در اثر مرگ طبیعی از دنیا برم.

 

[دخ مرد]

یجوری زندگی میکنم ک کسیو آزار نداده باشم و موقه تموم شدن داستان زندگیم ازم با حال خوب یاد کنن
واینکه تموم شدن داستان معنی از آن نیست که از دنیا بری و دیگه موضوع این لحظه تموم شه ، نه ، گاهی پایان خوش و خوب به یاد میماند.
شاد میشوی از آنکه در گذر زمان از لحظات زندگیت به خوبی استفاده کردی ،کسی را اذیت نکردی ، قدر عزیزانت را دانستی ، با آنچه داشتی خوش بودی
واین بهترین پایان درزندگیست .

 

[دخ مرد]

خوب میشد زمان مرگم جوری شه که عزیزانم از نبودنم ناراحت نباشن و حتی دلم نمیخواهد برای خاطر من یک قطره اشک از چشمانشان بیاید
ای کاش زمانی در مکانی وسیله ای اختراع شه ک بعد مرگ افراد، کسایی ک زندگی میکنن در نبود آنها غم نخورند

 

[setareee]

اخرشووو یهو از خواب میپرم مثلا همه اون اتفاقا خواب بوددد شی شی شی

 

[Mahsa_rad]

آخرش... تراژدی تر از الان هم هست؟

پایانش مرده ها زنده بشن
معتادا سالم بشن
مریضا شفا پیدا کنن
آرزوها واقعی بشن...

ولی ای کاش...

 

[Lu^na☆]

آخرش بعد یه زندگی عالی و بدون حسرت در آرامش بمیرم و یه معجزه‌ای هم بشه که تا قبل مرگم با خبر بشم و آمادگی داشته باشم!

 

[- HaDiS.Hs -]

من برسم به ارسلان