خب بزارید خودم بگم=/
کلاس داشتم وقتی کلاسم تموم شدم اومدم بیرون که جلو در کراشمو دیدم/= (قبلا تو کلاس ما بود و اینکه تقریبا ۱۰ ساله روش کراشم=/ )
منم که بچه با ادب و خجالتیم و با نامحرم چشم تو چشم نمیشم=/ سرمو انداختم پایین رامو کج کردم همونجوری مثل خانوما داشتم میرفتم که خوردم به دیوار=/ بلی بلی مثل مشنگا با مخ رفتم تو دیوار و اون پوکر داشت نگام میکرد=/
همونطور که تو دلم به خودم بدو بیراه میگفتم اومدم بیرون=/♡
بازم از این سوتی ها دادم یادم اومد بهتون میگم=/