اشعار کودکانه شعر کودکانه بلند

  • نویسنده موضوع سـایهـ سـار؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 642
  • کاربران تگ شده هیچ

سـایهـ سـار؛

مدیر آزمایشی ادبیات+ نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
13/7/19
ارسالی‌ها
5,243
پسندها
31,570
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
سن
20
سطح
37
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
بارون میاد جرجر

رو پشت بوم‌هاجر

هاجر عروسی داره

تاج خروسی داره

ـ هاجرک نازقندی

یه چیزی بگم نخندی

وقتی حنا میذاشتی

ابروهاتو برمی داشتی

زلفاتو وا می‌کردی

خالتو سیاه می‌کردی

زهره نیومد تماشا

نکن اگه دیدی حاشا؟؟

_ حوصله داری بچه؟

نکنه بیکاری بچه

نمی دونی کار دارم من

دل بیقرار دارم من

الان دومادو میارن

دستمو میدن به دستش

باید درارو بستش

تو این هوای گریون

شرشر لوس بارو

که شب سحر نمیشه

زهره به در نمیشه
 
امضا : سـایهـ سـار؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Aby_ZM

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا