متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد همراه نقد همراه رمان جدال میان قلب و مغز | N.Mohammadi / توسط شورای نقد

  • نویسنده موضوع N.Karevan❀
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1
  • بازدیدها 302
  • کاربران تگ شده هیچ

N.Karevan❀

نویسنده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
598
پسندها
15,450
امتیازها
35,373
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #1
~بسم رب النور~

IMG_20210302_234904_390.jpg


با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»
رمان «جدال میان قلب و مغز» پس از خواندن تمامی پست‌ها، بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : N.Karevan❀

لآجِوَرْد

کاربر نیمه فعال
سطح
29
 
ارسالی‌ها
647
پسندها
26,547
امتیازها
44,673
مدال‌ها
20
  • #2
«به توکل نام اعظمت... بسم الله»
[نقد همراه رمان جدال میان قلب و مغز]
نویسنده: N N.Mohammadi

#5
چند دقیقه ای منتظر ماند و از دور کوروش پسرخاله اش را دید که به طرف او میدود. او هم چند قدم به طرف او برداشت. بالاخره کوروش به او رسید.
کوروش:کجایی دختر این چند وقته؟
-سلام (بعد از خط تیره، یک فاصله بدهید سپس دیالوگ را تایپ کنید.)
کوروش:علیک سلام بیا بریم الان مامان پا میشه میاد! ( الان کلمه‌ی مناسبی نبود. کرکتر اشاره به این داشت که زودتر بروند قبل از آنکه مادرش به دنبالشان بیاید. پس "قبل از اینکه مامان پاشه بیاد" شاید مناسب‌تر باشد.)
-باشه
به سمت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : لآجِوَرْد
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Negar-
عقب
بالا