متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعر‌پارسی اشعاراحسان نرگسی رضاپور

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 127
  • کاربران تگ شده هیچ

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #1
زبان الکنم از وصف زهرا ناتوان باشد
که زهرا تا قیامت دلبر هفت آسمان باشد

چونان ماه است سیمایش،پر از عشق است دنیایش
دعای نیمه شب هایش برای دیگران باشد

به ذکر"فاطمه یا فاطمه"گرم است جبرائیل
که با این ذکر از هول قیامت در امان باشد

خودش را...محسنش را...هر چه دارد می دهد زهرا
فقط کافی ست پای مرتضی یش در میان باشد

من از اسما فرزندان ثارالله فهمیدم
علی و فاطمه زیباترین نام جهان باشد

وجودم را گرفته آتش عشقش ،که اینگونه
به جای قلب در این سینه،یک آتشفشان باشد

نه تنها ما،نه تنها آسمان ها و زمین،بلکه
خدا هم عاشق و دلداده ی این خاندان باشد

به چشم خود نخواهد دید این دنیا زمانی را
که زهرا باشد و بر دست حیدر ریسمان باشد

بنا بوده که دشمن با فدک رسوا شود،ورنه
کجا زهرا در این دنیا به فکر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #2
فاطمه زیباترین مهتاب دنیای علی ست
نام یا زهرا همیشه ذکر لب های علی ست

روزها خورشید چون حیدر خراب فاطمه ست
ماه هر شب مثل زهرا م**س.ت نجوای علی ست

بی گمان ذات خدا از چشم پاک فاطمه
هر سحر با عشق مشغول تماشای علی ست

آسمان ها بین دستان علیِ فاطمه ست
کهکشان ها هم به زیر پای زهرای علی ست

با وجود اینکه او مجنون چشم مرتضی ست
چشم های او ولی عمری ست لیلای علی ست

کیست در دنیا به جز حیدر که عشق فاطمه ست؟؟
کیست در دنیا به جز زهرا که همتای علی ست؟؟

دردهایش قد دنیا هم که باشد باز هم
راه درمانش نظر کردن به سیمای علی ست

یک دلش پیش علی و یک دلش پیش حسین
می رود امروز اما فکر فردای علی ست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #3
هستی اش را داد تا محفوظ باشد معجرش
مثل کوهی ماند پای اعتقاد و باورش

وقت بیرون رفتن از خانه، حسین(ع) و مجتبی(ع)
با یل ام البنین بودند در دور و برش

مریم و آسیه را دیدم که می آموختند
با چه شوقی درس عفت را به پای منبرش

دختر نور است این بانو و بی شک آفتاب
می شود مانند شمعی بی رمق در محضرش

اسم او ذکر شب و روز همه آیینه هاست
عصمت الله است این آیینه نام دیگرش

حضرت زهرای اطهر مظهر حجب و حیاست
ارث بوده این عقیله حجب را از مادرش

حضرت زهرای اطهر آنکه پیش کور هم
چادرش را برنخواهد داشت از روی سرش

هر کسی در این جهان از عفتش دم می زند
یا به زهرا اقتدا کرده ست یا بر دخترش...
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #4
در خنده ی باران شمیم عشق تو جاری ست
بی چشم های تو غزل ها نیز تکراری ست

وقتی که باران از نبودت اشک می ریزد
دیگر تسلی دادن او کار دشواری ست

جای تو ، عکس جمعه را هر روز می بوسم
در وقت بی آبی تیمم کردن اجباری ست!

عطر وجودت از بهاری سبز می گوید
عطر وجودت اعتبار شغل عطاری ست

لب های عالم تشنه ی دیدار باران اند
ای چشمه ی زمزم!بیا هنگام افطاری ست..
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #5
عاشقان تا در بدن دارند سر، می ایستند
در خطر باشد حرم!پس در خطر می ایستند

تا نگردد نور حق خاموش، این دلداده ها
روز وشب مانند شمعی شعله ور می ایستند

بر سر پیمان خود، با خون شان خواهند ماند
بر سر سجاده هر شب تا سحر می ایستند

روزگاری که پدر جای پسر می ایستاد
رفت و اکنون بچه ها جای پدر می ایستند!

عاشقان پا پس کشیدن نیست در قاموس شان
مرد میدان اند و حتی بی سپر می ایستند

قامت"دین" راست خواهد ماند ، تا این سروها
روبه روی یکه تازی تبر می ایستند!!

این طرف این ها به پای عشق شان سر می دهند
آن طرف اما به عشق سیم و زر می ایستند

پرچم عباس(ع) تا بالاست در شهر دمشق
سینه چاکانِ حرم آسوده تر می ایستند
 
امضا : SAN.SNI

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا