واکنش منطقی من : سعی کنم با درک موقیت یک راه حل منطقی پیدا کنم مثلا باهاش توافق کنم که اگه این کارو کرد جدا بشیم و حق طلاقو بگیرم ازش و بعد بهش یکم وقت بدم مثلا سه ماه و اخلاق و رفتارشو زیرنظر بگیرم و اگه ازش خوشم نیومد به هر بهونه ای ازش جدا بشم یا اگه ازش خوشم اومد باهاش بمونم و زندگیمونو بسازیم
واکنش غیر منطقی من : سه تا راه دارم
یا اونو میکشم یا اونو میکشم
و راه سوم اینکه یکی از اقوامشو بکشم که این عروسی رو عقب میندازه و بعد فرار کنم حالا شایدم نکشتم و فقط زدم یه جوری فلجی چیزی کردمش
من معمولا ادم منطقی نیستم البته