در حال کندن پوست پیاز، 2006: «حافظه دوست دارد با ما قایمموشک بازی کند و از ما دور شود. حافظه دوست دارد سخنرانی کند یا خود را جلوه دهد، بیآنکه نیازی به این کار باشد. حافظه حتی خود را نقض میکند؛ درست است، فضل فروشی میکند، اما همینی است که هست.»
در حال کندن پوست پیاز، 2006: «من سکوت اختیار کرده بودم. چون خیلیهای دیگر ساکت مانده بودند، جلوی این وسوسه را نمیتوان گرفت... تقصیر را بر سر گ*ن*ا*ه جمعی بیندازیم، یا در مورد خودمان صحبت کنیم اما از نگاه شخص سوم: او بود، دید، انجام داد، گفت، او ساکت ماند...»
«کار یک شهروند این است که دهانش را باز نگه دارد.»
در مصاحبه با گاردین، سال 2010: «چهره جنگل همیشه مرا مجذوب خود میکند. مرا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.