طنز همسایه

[A.R دخترآتش]

ﻛﻴﻒ ﭘﻮﻝ ﺯﻥ ﻫﻤﺴﺎﻳﻤﻮﻥ ﺭﻭ ﺯﺩﻥ
ﻣﻴﮕﻪ ﻋﯿﺒﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺍﺯﺵ ﮔﺬﺷﺘﻢ
ﻭﻟﯽ ﺍﻟﻬﯽ ﺧﺮﺝ ﺩﺍﺭﻭ ﻭ ﺩﺭﻣﻮﻥ ﻭ ﺍﻭﺭﮊﺍﻧﺲ ﻭ
ﺗﺼﺎﺩﻓﺶ ﺑﺸﻪ
ﺍﻟﻬﯽ ﺧﺮﺝ ﺳﺪﺭ ﻭ ﮐﺎﻓﻮﺭ ﻋﺰﻳﺰﺍﺵ ﺑﺸﻪ
ﺍﻟﻬﻲ ﺧﺪﺍ ﺑﺰﻧﺘﺶ ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﮔﺮﻡ ﻓﻠﺞ ﺑﺸﻪ
ﺑﻪ ﻧﻈﺮﻡ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﮔﺬﺷﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ
ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻨﻢ

 

[oxsizhen]

به هیچ وجه این شعرو از دست ندید!!

رفته بودم سرِ کوچه دو عدد نان بخرم
و کمی جنس بفرموده‌ی مامان بخرم
از قضا چشم من افتاد به یک دوشیزه
قصد کردم قدحی "ناز" از ایشان بخرم
ناز از دلبر طنّاز، خریدن دارد


بس که ابروی "تتو" با مژه‌اش سِت شده بود
مانده بودم چه از آن سرو خرامان بخرم
که به خود آمده، دیدم به سرش شالی نیست!
به کجا میروم اینگونه شتابان! بخرم!
نکند دوره چهل سال عقب برگشته؟
یا که من آمدم از عهد رضاخان بخرم!
باتعجّب و کمی دلهره گفتم؛ بانو!
بهرتان روسری اندازه‌ی "روبان"! بخرم؟
گفت با لحن زنانه "برو گم شو عوضی"!


پسر "مش صفرم"! آمده‌ام نان بخرم!!

 

[oxsizhen]

بچه همسایه انگشت کرده تو دماغش بهش نگاه کردم گفتم:

تو مهدکودک چی بت یاد دادن؟؟

برگشته میگه:


به تو چه؟! تو دانشگاه بت یاد ندادن تو کار دیگران دخالت نکنی؟؟


یا خود خدا اینا دیگه کین؟؟؟؟؟؟

 

[oxsizhen]

حدیث داریم:
مسلمان نیست کسی که روی مودم وایرلسش پسورد میگذارد در حالی که همسایه اش شب بدون اینترنت میخوابد









"ليس الموُمن الذی یجعل الپَسورد علی مودمه وایرلس و جاره فی کف الاینترنت الی جنبه"

نخند حدیثو پخش کن

 

[امینِ مدالخور]

از خونه همسایه بوی کیک اومد بعد بوی آش رشته اومد الان هم بوی قرمه سبزی میاد. می خوام برم در بزنم بگم ما به جهنم، خودتون اسهال می شین بدبختا!

 

[امینِ مدالخور]

اولی: آقا این همسایه مون ساعت 2 نصفه شب هی با مشت میکوبید به دیوار خونمون!

دومی:عجب آدم های مردم آزاری پیدا میشن. حتماً نذاشتن بخوابی؟

اولی:نه،خوشبختانه خواب نبودم، داشتم شیپور تمرین می کردم!

 

[امینِ مدالخور]

‏اومدم مثل باکلاسا بعد شام تو بالکن بشینم رو صندلی و قهوه بخورم که


همسایه بالایی اومد روفرشیش رو تکوند رو سرم رفت. متأسفانه شرایط جغرافیاییمون باکلاس بودن رو برنمیتابه

 

[امینِ مدالخور]

تاثیری که دختر همسایه ی پشت شیشه بر بازی فوتبال بچه های محل داشت...



قراردادهای میلیاردی روی بازیکنای ليگ برتر نداشت!!!
من خودم بشخصه چند بار رو آسفالت قیچی برگردون زدم

 

[امینِ مدالخور]

ی همسایه داریم 100 سالشه ،خریدهاشو من براش انجام میدم ،امروز میگفت خدا خیرت بده پسرم...




اگه ی روز تو بمیری من چیکار باید بکنم؟

 

[امینِ مدالخور]

*‏مردم چه بي ملاحظه و پر رو شدن

رفتم از همسايه مون روغن بگيرم صاف صاف تو چشماي من نگاه ميكنه ميگه نداريم.
نداريم چيه؟ برو بخر خوووو