مینویسم از آرزوهام و امیدهام، از اونایی که برآورده شدن، از اونایی که برآورده نشدن
از کارایی که باید میکردم و نکردم، از حرفایی که نباید میزدم و زدم
از احساساتی که در طول زندگانیم داشتم...
اوففف. چقدر طول کشید... چقدر گناه... چقدر درد... چقدر شادی... همش فانی... بالاخره تموم شد... خدایا منو ببخش بابت هر چیزی... نیازی به دعا نیست. خودت میدونی که چی برای هر کسی لازمه...
اینو مینویسم.
بعد میرم صحفه بعد یه کتاب کامل وصیت نامه مینویسم. جوری که ازش فیلم بسازند