- ارسالیها
- 2,227
- پسندها
- 16,621
- امتیازها
- 44,373
- مدالها
- 18
- نویسنده موضوع
- #1
مسواک شتره
یک شتره بود. یا شاید هم نبود. آخه شتره توی خانه نبود. چون مسواکش را گم کرده بود. برای همین رفته بود بیرون تا مسواکش را پیدا کند.
تا مارمولک را دید، گفت: «تو مسواک منو ندیدی؟ می خوام دندونام رو مسواک کنم.»
مارمولک دُمش را تکان داد و گفت: «نه که ندیدم، آخه مسواک تو به چه درد من می خوره.»
شتره رفت و مارِ فیس فیسو را دید، گفت: «تو مسواک منو ندیدی؟»
مارِ فیس فیسو گفت: «بله دیدم. تو دست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.