متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار غمگین‌ ترین رمان های که خوندید؟!

  • نویسنده موضوع AROHI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 19
  • بازدیدها 703
  • کاربران تگ شده هیچ

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,919
پسندها
22,871
امتیازها
44,573
مدال‌ها
24
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #1
من خودم
افسونگری از جنس غم (پایان تلخ)
بی پروا نفس کشیدن
کمند
فعلا همینارو یادم اومد...
 
امضا : AROHI
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Tavan

melish

مدیر بازنشسته
سطح
9
 
ارسالی‌ها
152
پسندها
1,112
امتیازها
6,613
مدال‌ها
9
سن
21
  • #2
آغوش سرخ
یه جاهایش واقعا قلبم و به درد آورد(اسپویل نمیکنم ولی بخونین قشنگه)
 
امضا : melish

Mahdieh33

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
0
پسندها
3
امتیازها
0
  • #3
آخرین بوسه
 

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,855
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • #4
اصلا اسماشو یادم نمیاد
اولین بار که رمان خوندم کلا فاذ غمگین بود
ولی چون خیلیی وقت پیش هاست اصلا یادم نیست

یکی از دوستان اخرین بوسه رو گفتن
یهو یادم اومد
خیلیی غمگین بود
 

- meli

کاربر نیمه فعال
سطح
10
 
ارسالی‌ها
580
پسندها
1,753
امتیازها
10,973
مدال‌ها
12
  • #5
سرنوشت خشن
 
امضا : - meli

•|SERAPH|•

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
365
پسندها
1,091
امتیازها
7,113
مدال‌ها
11
  • #6
چرخه عشق ما سه نفر
 
امضا : •|SERAPH|•

"KÁlON

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
1,081
پسندها
4,028
امتیازها
20,173
مدال‌ها
13
  • #7
عروس اعدامی (پایان تلخ)
 

Tarik.mahfud

رفیق جدید انجمن
سطح
7
 
ارسالی‌ها
83
پسندها
629
امتیازها
3,803
مدال‌ها
7
  • #8
سکوت تلخ «به شدت پایان تلخی داشت»
و من بیزار از همچین پایان هایی‌:)
 
امضا : Tarik.mahfud
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Tavan

noor7371

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
471
پسندها
3,875
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • #9
اسمش یادم نی تو این رمان خانه ها بود ولی تلخ بود یا گرگینه ۲و ۲
 
امضا : noor7371
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Tavan

Nwginz

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,008
پسندها
5,152
امتیازها
23,673
مدال‌ها
16
  • #10
پریچهر از م.مودب‌پور
یادمه از یکی از دوست‌های مدرسه‌م گرفتمش اما انقدر سرش عَر زدم که مامانم کتابو ازم گرفت به یه بدبختی تونستم پسش بدم
از اون موقع به بعد دیگه هیچ وقت رمانی که پایان بد داشته باشه نمیخونم چون واقعاً رو مخم رفت
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Tavan

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا