نقد همراه نقد همراه رمان سه فصل سرد | فرزان / توسط شورای نقد

[YEKTA ONSORI]

~بسم رب النور~

با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»
رمان «سه فصل سرد» پس از خواندن تمامی پست‌ها، بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[-No Voice]

بسم او...
​

پارت ۳:

مقدمه:
گذشته را اگر آینده می‌نامیدند، امروز آسان‌تر می‌گذشت. چرا که هر چه گذشت، دست بر گریبانت خواهد فشرد و با تو و تمام افکار و کابوس‌هایت سفر خواهد کرد به آینده، به امروز و حتی به خصوصی‌ترین لحظات زندگیت. همه چیز زنجیر شده بر خاطرات سرد، پا به پای هر فصل پیش می‌رود و آینده را، بورانی یخ زده فرا خواهد گرفت.

***

با عجله مشغول تعویض لباس فرم سبز روشنش( فرمِ سبزِ روشنش؛ وقتی تو یه گروه اسمی تعداد متعلقات زیاد میشه، بهتره که کسره‌شون برای روان بودن خوانش مخاطب گذاشته بشه.) با پیراهن آستین بلند کرمی و شلوار پارچه‌ای مشکی‌ بود که درب اتاق...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[ChakavaK]

"به توکّل نام تبارکة، بسم‍ الله"
"نقد همراه رمانِ سه فصل سرد"
به قلمِ فرزان
به نقدِ Reihaneh Chehregosha

#پست_11

ابروهای تیره‌ رنگ/مشکی/بور پسرک بالا پرید و نگاهش برای یک لحظه برقی شیطانی زد.
[سعی کنید تا حدِ ممکن توصیفات را تکمیل کنید. به جای گفتن، موقعیت کارکتر را به مخاطب نشان دهید و به اندازه‌ی کافی، در حدی که توصیفات دل‌زده نشوند؛ از آنها استفاده کنید.]
دستی به سر تاسش [طاس] کشید و رو به باقی بچه‌ها با لحن کش داری گفت.
- من هستم.
[برای...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.