متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار حال الانتو با یه متنی که خودت بنویسی توصیف کن.

  • نویسنده موضوع Negar-
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 14
  • بازدیدها 447
  • کاربران تگ شده هیچ

Negar-

مدیر بازنشسته
سطح
35
 
ارسالی‌ها
4,131
پسندها
36,399
امتیازها
74,373
مدال‌ها
37
  • نویسنده موضوع
  • #1
خب سلام.
حال دل الانت چیه؟ یه متن دستنویس بنویس و بفرست شاید یکی باعث شد حال دلت خوب بشه :)
 
امضا : Negar-

AROHI

شاعر انجمن
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,948
پسندها
23,293
امتیازها
44,573
مدال‌ها
25
سن
21
  • #2
دیده‌ای گاهی وقت‌ها بعضی از آدم‌ها خیلی عجیب هستند؟ خیلی ساکت، بی‌تفاوت و سرد! گویا وجودشان از هرچیزی خالی است! زیرا این‌ها روزی تمام وجودشان را برای شخصی گذاشته‌اند و او وجودشان را با بی‌رحمی تمام پس زده!
#بیتا
 
امضا : AROHI

Chest_pain

کاربر انجمن
سطح
19
 
ارسالی‌ها
251
پسندها
10,024
امتیازها
27,333
مدال‌ها
14
  • #3
تو بالکن. تنها، سه صبح¡ خیره به یه نقطه‌ی نامعلوم ؛)
ذهنی که پره از هیچیه! خالی و پوچ.
با آهنگی که حاله بی‌حالش رو توصیف می‌کنه. سرد بودنش رو... بی‌حسی به اطرافش رو.
صورت بدون حالتش. همه و همه دست به دست هم دادن تا این دختر رو به یه آدم بد... خیلی بد حداقل از نظر خودش تبدیل کنن. یکی که با نگاه تندش باعث دعوا و پرخاش میشه. یکی که با اینکه دورش پره آدم‌های مختلفه اما در عین حال کسی رو نداره¡ یکی که بی‌اهمیته همه‌چی براش...

یه همچین مودی رو دارم همش :)
یکم خالی شدم.... مرسی.. تاپیک خوبی بود N Fake Smile
 
امضا : Chest_pain

Mahsa_rad

نویسنده ادبیات
سطح
44
 
ارسالی‌ها
3,499
پسندها
65,248
امتیازها
74,373
مدال‌ها
31
  • #4
کنار شومینه نشسته بودم...پاهام و بغل کردم و زیرلب زمزمه کنان گفتم:
- تو‌ مثل التماس من میمونی که یک شب روی شونه‌هاش چکیدم! سرم گرم نوازش های اون بود که خوابم برد و کوچش رو‌ ندیدم... حالا من موندم و یه کنج خلوت!
و آروم گریه کردم... دلم پر بود، تا خرخره بغض بودم انگار و دلم عاری از خوشی داشت ادامه میداد به زار زدن...
میدونی؟ من خیلی هم محکم نیستم، مشتت رو که جلو روم ببینم می‌شکنم و این شکست مدت‌ها طول می‌کشه تا ترمیم بشه، ولی بدون بد زدی و بد شکوندی منِ شکسته رو!

[حالا من موندم و یه کنج خلــوت...]
 
آخرین ویرایش
امضا : Mahsa_rad

mojgan_a

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
0
پسندها
22
امتیازها
30
سن
23
  • #5
دیگه صدای فریادم به گوش خودمم نمی‌رسه
همین‌قدر کم همین‌قدر ساده
 
امضا : mojgan_a
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Negar-

Siren

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
4
پسندها
81
امتیازها
103
  • #6
بعد تو این شهر منو نمیخواد
هرچی میپوشم بهم نمیاد!
 
امضا : Siren
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Negar-

kimiya khorami

رو به پیشرفت
سطح
5
 
ارسالی‌ها
0
پسندها
395
امتیازها
2,113
مدال‌ها
6
  • #7
لکه های سیاه زندگیمو
یه فرچه برداشتم
زردشون کردم
حالا تو یه قفسه زرد گیر افتادم
با کلی حال خوب
تو دنیای زرد خودم
 
امضا : kimiya khorami
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Negar-

Fateme Amade

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
16
 
ارسالی‌ها
2,830
پسندها
7,717
امتیازها
30,973
مدال‌ها
27
  • مدیر
  • #8
چه بی رحمانه زندگیم را بر مبنای قلبم چیده ام
وقتی همه با عقل دل‌ها می‌شکنند...

#فاطمه آماده
 
آخرین ویرایش
امضا : Fateme Amade
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Negar-

Fateme Amade

پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
سطح
16
 
ارسالی‌ها
2,830
پسندها
7,717
امتیازها
30,973
مدال‌ها
27
  • مدیر
  • #9
چقدر مغزم درد می‌کند
گویی باز فکری تازه درش می‌غلتد...

#فاطمه آماده
 
امضا : Fateme Amade
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Negar-

ملیکـا

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
678
پسندها
7,529
امتیازها
22,273
مدال‌ها
12
  • #10
احساس میکنم یه مرده متحرک هستم:) که فقط یکی میتونه زنده ام کنه!)
خب سلام.
حال دل الانت چیه؟ یه متن دستنویس بنویس و بفرست شاید یکی باعث شد حال دلت خوب بشه :)
 
امضا : ملیکـا
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Negar-

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا