S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالیها 5,240 پسندها 31,592 امتیازها 80,673 مدالها 51 سن 19 2/10/21 نویسنده موضوع #1 رضا كاظمي برای یافتنَت تشنه به بیراهه ها زدیم، غافل از آن که تو در همه ی راه ها می آمدی. ما خودمان، خودمان را منقرض کردیم! امضا : S.LOTFI
رضا كاظمي برای یافتنَت تشنه به بیراهه ها زدیم، غافل از آن که تو در همه ی راه ها می آمدی. ما خودمان، خودمان را منقرض کردیم!
S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالیها 5,240 پسندها 31,592 امتیازها 80,673 مدالها 51 سن 19 2/10/21 نویسنده موضوع #2 رضا كاظمي پرنده بود زن لَختی به شانهی مرد نشست آوازی خواند. پرید. رفت. و مرد، گرامافونی که سوزنَش یکعمر روی آواز پرنده گیر کرد، ماند! امضا : S.LOTFI
رضا كاظمي پرنده بود زن لَختی به شانهی مرد نشست آوازی خواند. پرید. رفت. و مرد، گرامافونی که سوزنَش یکعمر روی آواز پرنده گیر کرد، ماند!
S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالیها 5,240 پسندها 31,592 امتیازها 80,673 مدالها 51 سن 19 2/10/21 نویسنده موضوع #3 رضا كاظمي انگار تمام نطفه ها به وقتِ هماغوشی گره خورده اند ! و گرنه جهان این همه عبوس نمی شد امضا : S.LOTFI
S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالیها 5,240 پسندها 31,592 امتیازها 80,673 مدالها 51 سن 19 2/10/21 نویسنده موضوع #4 پروانه ای که قصد خود سوزی نداشت شمع خود را فوت کرد و تولد دوباره اش را جشن گرفت! امضا : S.LOTFI
S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالیها 5,240 پسندها 31,592 امتیازها 80,673 مدالها 51 سن 19 2/10/21 نویسنده موضوع #5 کاش در سیارهی دیگری دنیا میآمدیم زمین را با هم کشف میکردیم و شهرها و خیابانها و کوچههایش را. بعد، گُمَت میکردم! امضا : S.LOTFI
کاش در سیارهی دیگری دنیا میآمدیم زمین را با هم کشف میکردیم و شهرها و خیابانها و کوچههایش را. بعد، گُمَت میکردم!
S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالیها 5,240 پسندها 31,592 امتیازها 80,673 مدالها 51 سن 19 2/10/21 نویسنده موضوع #6 عشق قصهای بود که مادر بزرگ شبهای زمستان برایم میبافت: یکی از روو، دوتا از زیر،... بالاپوشی که هیچگاه گرمم نکرد! امضا : S.LOTFI
عشق قصهای بود که مادر بزرگ شبهای زمستان برایم میبافت: یکی از روو، دوتا از زیر،... بالاپوشی که هیچگاه گرمم نکرد!
S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالیها 5,240 پسندها 31,592 امتیازها 80,673 مدالها 51 سن 19 2/10/21 نویسنده موضوع #7 ما فقط بههم فکر میکنیم: تو، پشتِ میزِ کافهای در پاریس من، پشتِ پنجرهی اتاقَم در تهران، و هیچ پلی برای بههم رسیدن نیست مگر عشق که سال به سال دارد پیرتر میشود! امضا : S.LOTFI
ما فقط بههم فکر میکنیم: تو، پشتِ میزِ کافهای در پاریس من، پشتِ پنجرهی اتاقَم در تهران، و هیچ پلی برای بههم رسیدن نیست مگر عشق که سال به سال دارد پیرتر میشود!
S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالیها 5,240 پسندها 31,592 امتیازها 80,673 مدالها 51 سن 19 2/10/21 نویسنده موضوع #8 بی دلیل نیست اگر باز نمی شود دری که می کوبیم یا کسی پشت آن نیست یا هست و باز نمی کند یا که اصلا در نیست، دیوار است امضا : S.LOTFI
بی دلیل نیست اگر باز نمی شود دری که می کوبیم یا کسی پشت آن نیست یا هست و باز نمی کند یا که اصلا در نیست، دیوار است
S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالیها 5,240 پسندها 31,592 امتیازها 80,673 مدالها 51 سن 19 2/10/21 نویسنده موضوع #9 دلاَم عجیب گرفته است آنقدر که خندههایت هم شادم نمیکنند دیگر. کاش هیچ عکسی به یادگار نمیگرفتیم! امضا : S.LOTFI
S.LOTFI نویسنده افتخاری سطح 37 ارسالیها 5,240 پسندها 31,592 امتیازها 80,673 مدالها 51 سن 19 2/10/21 نویسنده موضوع #10 کفّارهی کدام گناهی مگر که هرچه مینویسماَت تمام نمیشوی؟! امضا : S.LOTFI