متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعر‌پارسی اشعار هومن ذکایی

  • نویسنده موضوع Mobina.yahyazade
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1
  • بازدیدها 565
  • کاربران تگ شده هیچ

Mobina.yahyazade

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
سطح
12
 
ارسالی‌ها
830
پسندها
3,827
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
چون شبِ خاکستری سر در گریبانت نبینم
ای تو در چشمان من یک پنجره لبخند شادی
همچو ابرِ سوگوار این گونه گریانت نبینم
ای پر از شوق رهائی ، رفته تا اوج ستاره
در میان کوچه ها افتان و خیزانت نبینم
مرغک عاشق کجا شد ، شور آواز قشنگت
در قفس چون قلب خود هر لحظه نالانت نبینم
تکیه کن بر شانه ام ای شاخه‌ی نیلوفرینم
تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم
قصّه‌ی دلتنگیت را خوب من بگذار و بگذر
گریه‌ی دریاچه ها را تا به دامانت نبینم
کاشکی قسمت کنی غم های خود را با دل من
تا که سیل اشک را زین بیش مهمانت نبینم
من درخت سبز بختم با تو ای باغ بهاران
ای همه آبادی من از تو ، ویرانت نبینم
آه ... ای سنگ صبورم ،کوه سرسخت غرورم
خسته و سرگشته همچون باد ، حیرانت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Mobina.yahyazade

Mobina.yahyazade

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
سطح
12
 
ارسالی‌ها
830
پسندها
3,827
امتیازها
17,773
مدال‌ها
13
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
ای عاشقان! ای عاشقان!
گلایه دارم از جهان
نامردمی از هر کران
آتش به دل ها می زند
همچون زمین و آسمان
ستاره های خون چکان
سنگ مصیبت هر زمان
بر سینه ی ما می زند
***
دنیا به کام اهل ناز
ما بی دلان اهل نیاز
این قلب خونین باغ ما
داغ شقایق داغ ما
ما خسته از رنگ و ریا
با درد هر داغ آشنا
این آسمان را پر فروغ
روی زمین را بی دروغ
خالی ز کین می خواستیم
نیک و نوین می خواستیم
زیباترین می خواستیم
کی این چنین می خواستیم
***
روزی که قلب این جهان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Mobina.yahyazade

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا