فال شب یلدا

شاعر‌پارسی اشعار شمس تبریزی

  • نویسنده موضوع _harly_
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 6
  • بازدیدها 327
  • کاربران تگ شده هیچ

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #1
هر چه آن خسرو کند شيرين کند

چون درخت تين که جمله تين کند



هر کجا خطبه بخواند بر دو ضد

همچو شير و شهدشان کابين کند



با دم او مي رود عين الحيات

مرده جان يابد چو او تلقين کند



مرغ جان ها با قفص ها برپرند

چونک بنده پروري آيين کند



عالمي بخشد به هر بنده جدا

کيست کو اندر دو عالم اين کند



گر به قعر چاه نام او بري

قعر چه را صدر عليين کند



من بر آنم که شکرريزي کنم

از شکر گر قسم من تعيين کند



کافري گر لاف عشق او زند

کفر او را جمله نور دين کند



خار عالم در ره عاشق نهاد

تا که جمله خار را نسرين کند



تو نمي داني که هر که مرغ اوست

از سعادت بيضه ها زرين کند



بس کنم زين پس نهان گويم دعا

کي...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #2
میانِ باغ گلِ سرخ‌ های و هو دارد

که بو کنید دهان مرا چه بو دارد!



به باغ خود همه مستند، لیک نی چون گل

که هر یکی به قدح خورد و او سبو دارد



چو سال سالِ نشاط است و روز روزِ طرب

خُنک مرا و کسی را که عیش خو دارد



چرا مقیم نباشد، چو ما، به مجلسِ گل

کسی که ساقیِ باقیِّ ماهرو دارد؟



به باغ جمله ش*ر..ابِ خدای می‌نوشند

در آن میانه کسی نیست کاو گلو دارد



عجایب‌اند درختانش، بکر و آبستن،

چو مریمی که نه معشوقه و نه شو دارد



هزار بار چمن را بسوخت و باز آراست

چه عشق دارد با ما، چه جست و جو دارد!
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #3
اندک اندک جمع مستان مي رسند

اندک اندک مي پرستان مي رسند



دلنوازان نازنازان در ره اند

گلعذاران از گلستان مي رسند



اندک اندک زين جهان هست و نيست

نيستان رفتند و هستان مي رسند



جمله دامن هاي پرزر همچو کان

از براي تنگدستان مي رسند



لاغران خسته از مرعاي عشق

فربهان و تندرستان مي رسند



جان پاکان چون شعاع آفتاب

از چنان بالا به پستان مي رسند



خرم آن باغي که بهر مريمان

ميوه هاي نو زمستان مي رسند



اصلشان لطفست و هم واگشت لطف

هم ز بستان سوي بستان مي رسند


 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #4
دوست همان بِه که بلاکش بُوَد

عود همان بِه که در آتش بُوَد



جامِ جفا باشد دشوارخوار

چون ز کفِ دوست بود خوش بُوَد



زهر بنوش از قدحی کان قدح

از کرم و لطف مُنَقَّش بُوَد



عشق خليل است، درآ در ميان

غم مخور ار زيرِ تو آتش بُوَد



در خم چوگانش يکی گوی شو

تا که فلک زيرِ تو مفرش بُوَد



رقص‌کنان گوی اگر چه ز زخم

در غم و در کوب و کشاکش بُوَد



سابقِ ميدان بُوَد او لاجَرَم

قبله‌ی هر فارسِ مه وش بُوَد

 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #5
آمد بهار ای دوستان منزل سوی بستان کنیم

گرد غریبان چمن خیزید تا جولان کنیم

امروز چون زنبورها پران شویم از گل به گل

تا در عسل خانه جهان شش گوشه آبادان کنیم


آمد رسولی از چمن کاین طبل را پنهان مزن

ما طبل خانه عشق را از نعره‌ها ویران کنیم
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #6
جمله دامن هاي پرزر همچو کان

از براي تنگدستان مي رسند



لاغران خسته از مرعاي عشق

فربهان و تندرستان مي رسند



جان پاکان چون شعاع آفتاب

از چنان بالا به پستان مي رسند



خرم آن باغي که بهر مريمان

ميوه هاي نو زمستان مي رسند



اصلشان لطفست و هم واگشت لطف

هم ز بستان سوي بستان مي رسند
 
امضا : _harly_

_harly_

مدیر بازنشسته
سطح
12
 
ارسالی‌ها
511
پسندها
3,406
امتیازها
17,273
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #7
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها

خواهی بیای ببخشا خواهی برو جفا کن

از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی

بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن

ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده

بر آب دیده ی ما صد جای آسیا کن

بر شاه خوب رویان واجب وفا نباشد

ای زرد روی عاشق تو صبر کن وفاکن

دردی است غیر مردن آن را دوا نباشد

پس من چگونه گویم این درد را دوا کن

در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم

با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
 
امضا : _harly_

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا