- ارسالیها
- 1,008
- پسندها
- 5,152
- امتیازها
- 23,673
- مدالها
- 16
سلام یکتای عزیز
رمانت رو خوندم و خواستم بهت تبریک بگم بابت قلم بسیار زیبا و حرفهایت.
شخصیت پردازی بسیار خوب بود و حالات هر شخص مختص به خودش بود
داستان خیلی شخصیتهای اعصاب خردکن داره (البته با ژانر کاملاً هماهنگی داره) ولی وسطای داستان من دلم میخواست سرمو بکوبم توی دیوار ولی تا به اینجا شخصیت مورد علاقهی من رها هست (هر چند که تا چند صفحهی اول داستان نفهمیدم رها پسره)
چیزی که به نظرم شاید یکم ضعف داشت توصیفات چهره و گاها مکان بود...من تصور خاصی از چهرهی هیچکس ندارم
نه آشیان، نه پدرش، نه مادرش، نه برادرش، نه زنعموش، نه پسرعموش، نه عموش و نه حتی پدربزرگش
به نظرم تنها کسی که چهرهش دقیق توصیف شده بود رها بود.
به امید موفقیتهای بیشتر و بیشترت گلم
رمانت رو خوندم و خواستم بهت تبریک بگم بابت قلم بسیار زیبا و حرفهایت.
شخصیت پردازی بسیار خوب بود و حالات هر شخص مختص به خودش بود
داستان خیلی شخصیتهای اعصاب خردکن داره (البته با ژانر کاملاً هماهنگی داره) ولی وسطای داستان من دلم میخواست سرمو بکوبم توی دیوار ولی تا به اینجا شخصیت مورد علاقهی من رها هست (هر چند که تا چند صفحهی اول داستان نفهمیدم رها پسره)
چیزی که به نظرم شاید یکم ضعف داشت توصیفات چهره و گاها مکان بود...من تصور خاصی از چهرهی هیچکس ندارم
نه آشیان، نه پدرش، نه مادرش، نه برادرش، نه زنعموش، نه پسرعموش، نه عموش و نه حتی پدربزرگش
به نظرم تنها کسی که چهرهش دقیق توصیف شده بود رها بود.
به امید موفقیتهای بیشتر و بیشترت گلم