متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد همراه نقد همراه رمان خدا دنیا را ترک کرده | FATEMEH PANAHY / توسط شورای نقد

  • نویسنده موضوع N.Karevan❀
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 240
  • کاربران تگ شده هیچ

N.Karevan❀

نویسنده انجمن
سطح
25
 
ارسالی‌ها
598
پسندها
15,450
امتیازها
35,373
مدال‌ها
25
  • نویسنده موضوع
  • #1
~بسم رب النور~

IMG_20210302_234904_390.jpg


با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»
رمان «خدا دنیا را ترک کرده» پس از خواندن تمامی پست‌ها، بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : N.Karevan❀

paaa

مدیر بازنشسته
سطح
16
 
ارسالی‌ها
469
پسندها
8,440
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
  • #2
به نام خدا
نقد همراه رمان خدا دنیا را ترک کرده​

*این نقد براساس تا پست سیزده رمان است.



فصل اول:
«نت‌ها می‌کشند»
-شاید ستاره‌ها آینده را پیشگویی نکنند؛ ولی نت‌ها توانایی خون‌آلود کردنِ آینده را دارند-

از گم شدن واهمه داشت؛ اما برهوتِ مه‌آلود و پیچ در پیچِ درختانِ جنگل این را فریاد می‌زدند. شاخه‌های خشک شده به طرز هولناکی انگار به سوی او خم شده و قصد داشتند گلویش را بچسبند، تا نفسش را بگیرند. مردد قدم‌هایش را در مه غلیظ پیش برد. نوری را دید. نوری که مه را شکست (فعل می‌شکست در اینجا مناسب‌تر است) و در عرضی از ثانیه، دستی پینه بسته، سمجانه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

-No Voice

نویسنده انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
1,228
پسندها
66,816
امتیازها
60,573
مدال‌ها
28
سن
21
  • #3
پارت ۱۰:

چه چیز حرف زدن جالب بود؟! درک نمی‌کرد. زبان مینوس همیشه به نت‌ها وصل بود.(؛) به موسیقی...(.) ترجیح می‌داد بدون کلمات ساعت‌ها به ریتم روح‌نواز موسیقی گوش بسپارد. لو برافروخته دم عمیقی گرفت و طوری که گویی دود از گوش‌هایش خارج می‌شود، لب‌های نازکش را روی هم فشرد و صدای نازکش غرولند کنان بالا رفت:
- خانم مارگارت! این رسماً کار منو زیر سوال برد میگی جالبه؟! حرفمو پس می‌گیرم! امیدوارم دکتر سریع‌تر به گندش بکشه!
لعنتی،(؛) دکتر دیگر که بود؟! مارگارت تنها با جدیت ( اینجا می‌تونی یکم با توصیف حالت ترکیبش کنی و برا مخاطب تصورش رو شفاف‌تر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : -No Voice
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها] Niyosha22
عقب
بالا