متفرقه غم غربت و تنهاییی

  • نویسنده موضوع HAKIMEH.MZ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 13
  • بازدیدها 356
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/4/21
ارسالی‌ها
3,504
پسندها
27,922
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
23
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
خبری یا نه در ی
غیر من آخر دگری نیست
در این ظلمت غمگین
من دعا می کنم اما
چه کنم نیست کسی تا کند آمین
چه بگویم که نباید دل شاد تو بلرزد
اگر آنگونه شود حرف دلم مفت نیرزد
مرغ امید دلم حیف که پر زد
جغد غربت زده ام هیچ کجا خانه ندارم
چه امیدیست نگهدار من از مرگ حقیرم
من تنها نگران می نگرم خلق خدا را
همه باهم و من از خویش جدا آه خدا راه نجاتی
همدمی همنفسی مانده دلم در قفسی تنگ خدایا
 
امضا : HAKIMEH.MZ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/4/21
ارسالی‌ها
3,504
پسندها
27,922
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
23
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
دوستی اتفاق است ، جدایی رسم طبیعت ، طبیعت زیباست

نه به زیبایی حقیقت ، حقیقت تلخ است ، نه به تلخی جدایی ،

جدایی سخت است نه به تلخی “تنهایی”
***
تنهایی را باید با خط بریل می نوشتند

شنیدنش کافی نیست ، باید لمسش کرد . . .

تنهایی … دیوار … قهوه های سر رفته از حوصله ام
***
اتاقی که چهار تاق باز ، روی من خوابیده

چشم هایی که از ساعت ، کار افتاده ترند

و شانه های تو ، که زیر بار ِ باران نمی روند

باید گریه ام را روی بی کسی هایم تنظیم کنم

و این یعنی تنهایی
 
آخرین ویرایش
امضا : HAKIMEH.MZ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/4/21
ارسالی‌ها
3,504
پسندها
27,922
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
23
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
غربت یعنی
تمام وجودت بغض شود
و برای دریا شدنش شانه ای نباشد
جز شانه ی دیوار..!
***
خر غربت دنیاست مگه نه؟
اول دوراهی آشنا شدن
***
جایزه‌ی اسکار بهترین تعریف از غربت میرسه به مولانا که میگه:
“غربت” آن است که با جمعی و جانانت نیست
***
برای گم شدن همیشه نباید توی کوچه پس کوچه های غربت باشی!
گاهی وقت ها توی اتاق خودت، میان تک تک خاطراتت گم میشی؛
اون وقت باید خیلی به عقب برگردی تا خودت را پیدا کنی،
خیلی…
 
امضا : HAKIMEH.MZ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/4/21
ارسالی‌ها
3,504
پسندها
27,922
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
23
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
گفته بودم
وقتی که از آغوشت دورم
غربت برای من
تعریف می شود!
گفته بودم
وقتی بوی عطر تورا ندارم
درد برای من
تعریف می شود..
***
نگاه شب عمیق است،
همچون غربت هر برگ…
 
امضا : HAKIMEH.MZ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/4/21
ارسالی‌ها
3,504
پسندها
27,922
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
23
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
ینکه مردم نشناسند تو را
غربت نیست
غربت آن است
که یاران ببرندت از یاد…

فاضل نظری
***
چنان زلال شود
آن کسی که تو را یک بار
فقط یک بار نگاه کند
که هیچ‌ گاه کسی جز تو را نبیند از آن پس
حتی اگر هزار بار هزاران چهره را نگاه کند
یتیمِ زیبایی خواهد بود این جهان اگر آدم‌ هایش
بدون رویتِ تو
چشم گشوده باشند ‌
چگونه جهان به غربتِ ابدی
دوباره عادت خواهد کرد
اگر تو را نبیند
 
امضا : HAKIMEH.MZ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/4/21
ارسالی‌ها
3,504
پسندها
27,922
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
23
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
منم که غربت مرداد را وجب کردم
شب نیامدنت را دوباره شب کردم…
***
سفر کردم به هر شهری دویدم
چو شهر عشق من شهری ندیدم
ندانستم ز اول قدر آن شهر
ز نادانی بسی غربت کشیدم
به غیر عشق آواز دهل بود
هر آوازی که در عالم شنیدم

مولانا
 
امضا : HAKIMEH.MZ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/4/21
ارسالی‌ها
3,504
پسندها
27,922
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
23
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
جمعه هم شعر خداست
غزلی رویاییست
که ردیفش غربت
قافیه اش تنهاییست
جمعه را باید خواند
جمعه را باید زیست
جمعه هم رنگ خداست
یک بغل زیباییست
***
او را وطن کردم
مرا به غربت تبعید کرد!!
***
آه از این غربت نزدیک و از آن حسرت دور عشق
در سینه ی من هست و در آغوشم نیست
 
امضا : HAKIMEH.MZ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/4/21
ارسالی‌ها
3,504
پسندها
27,922
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
23
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
بعضی آدم ها عین لیموی چهارفصل هستن..
همزمان شکوفه دارن
میوه دارن..
جوونه دارن
برگ ریزون دارن…
عطر دارن
اینها تنها کسانی هستند که زندگی رو فهمیدن و باهاش راه اومدن…
بعضی ها هم مثل من هستن
یک درخت نخل که از بد روزگار تو جایی سبز شده که نباید …
هوای محیط رو دوست ندارن
خاک رو دوست ندارن…
درخت های مجاور باهاش سازگار نیستن
و همیشه دلتنگ شرجی جنوب و آفتاب داغ هست…
ما نخل های غریب و بی سرزمین هیچوقت تو غربت ثمر نمیدیم
شاخه های سبز و سایه…
 
آخرین ویرایش
امضا : HAKIMEH.MZ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/4/21
ارسالی‌ها
3,504
پسندها
27,922
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
23
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
***
منم و گریه بارون
غربت خیس خیابون
***
من هماره، آدمیان را دیدم
که از خورشید می خواستند
طلوع نکند
و از بهار
که شروع نکند
و از تاریکی
که سکوت نکند…
و آن ها گاه
از سفر به غربت ماه می گویند
بی آنکه بدانند ماه
تداوم شُکوهِ خورشیدست..!
 
آخرین ویرایش
امضا : HAKIMEH.MZ

HAKIMEH.MZ

مدیر بازنشسته ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
8/4/21
ارسالی‌ها
3,504
پسندها
27,922
امتیازها
58,173
مدال‌ها
27
سن
23
سطح
29
 
  • نویسنده موضوع
  • #10
تو غربتم، چه تنها
نشی تو مثل ِ مَنها

نه دوست و آشِنایی
که دردمو بدونه
نه عشق ِ موندگاری
که تا ابَد بمونه

حتا پرنده ها که
بی دون و آب و لونَن
قدر ِ هَمو همیشه
تو زندگی میدونن

تو غربتم، چه تنها
نشی تو مثل ِ مَنها

اینجا دل ِ آدما
یخ شده، از سنگ شده
برای اون قدیما
دل ِ همه تنگ شده

بگو چه فایده داره
دل ِ همو شکستن؟
برای زنده موندن
به واژه دل نَبَستن؟

تو غربتم، چه تنها
نشی تو مثل ِ مَنها
 
امضا : HAKIMEH.MZ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا