آآاا...
اینجا رو ببین!
تولده!
من همیشه تولد میرفتم فقط برای یه چیز که فکر کنم همهتون برای همون چیز میرفتید تولد، وگرنه از منم خسیسترید که حاضرید کادو نبرید! نگید نه که میدونم دروغ میگید:/
خب بگم برای چی میرفتید و میرفتم تولد؟
همون چیز هم صاحبخونه حاضر بود خودش تکی بخوره، اما به ما نده!
(دوستای ما مرض داشتن دیگه!)
خب جانم به فدایتون که اون چیز، کیک بود!
بلی کیک!
همونی که همه تا یه انگشت نمیکردن... اهم، یعنی ناخنک نمیزدن بهش، ول کن نبودن!
البته کرم از خود صاحب مجلس هم بودا، خودشم زیاد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آنیتای نازنینم، دختر فسقلیم خوشحالم که کنارم دارمت و بخشی از وجود زیبات سهم زندگی من شد. امیدوارم همچنان شاهد موفقیتهات و خندهٔ روی لبهات باشم. به امید اجابت آرزوهای قشنگت، تولدت مبارک.
هم شهری گل گوم
شنیدم تولدته
کلا از من نمیکشی بیرون
هم شهری هستی
هم ماهی هستی
کلا تو همه چی زلزله کوچولو
من والا کادو معدو خبر ندارم
به جای کادو میتونم ماهان بدم ببری برا خودی باهاش بازی
ولی جدی جدی
تولد تولد تولدم مبارک
اها نه چیزه اشتباه شد
تولد تولد رولودت مبارک مبک مبارک تولدت مبارت
کاتبان را بگویید بنویسند و جارچیان را خبر دهید جار زنند که روز خجسته و میمونی در پیش است.
سال 1387 در چنین روزهایی جهان در انتظار گلی بود که قرار شده بود با تولد و حضورش، جهان را خوشبو و رنگین کند.
ثانیه و لحظه ها یکی پس از دیگری سپری شد تا عقربه ها به 8 آبان 1386 رسید و جهان دوباره پر از خنده شد.
در چنین روزی کسی متولد شد که هیچ وقت هیچ کس پیش بینی نمیکرد که قرار است این نوزاد زیبارو، روزی امید را به قلب کسی هدیه کند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.