دنباله دار یه کار خطرناک یا عجیب که تو بچگیات کردی رو بگو؟

  • نویسنده موضوع Edward
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 23
  • بازدیدها 1,143
  • کاربران تگ شده هیچ

بَهآرنارنج

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
27/12/21
ارسالی‌ها
1,989
پسندها
6,354
امتیازها
28,973
مدال‌ها
15
سطح
13
 
  • #11
میرفتم دفتر طراحی آبجیمو خط خطی میکردم
هردفعه هم از ترسش پشت بابام قایم میشدم:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 
امضا : بَهآرنارنج

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
6/8/22
ارسالی‌ها
1,955
پسندها
4,689
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
سطح
14
 
  • #12
می تونه یه کار باشه یا یه فکر حالا

تعریف کنید ببینم :big-grin:
البته فقط ادما شجاع جرعتش رو دارن بگن
مثل فیلم ها که مهره به بینیشون وصله
همین کار رو کردم
مهره رفت داخل بینیم و کار به بیمارستان کشید/:
 
امضا : فلورا.

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
کاربر حرفه‌ای
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
2,650
پسندها
21,629
امتیازها
48,373
مدال‌ها
35
سطح
31
 
  • #13
اونقدر نترس بودم اوه ه ه
زیاده همبازی با پسرخاله دخترخاله اونقدر تومسافرتا هرجا وسط راه وارد کافه یا رستورانک ییلاقی می‌شدیم
موقع خروج کلا دکور اونجا تغییر می‌کرد
صاحب کافه هی میگف چرا من اینجام
کافه ی خودم کجا رفته؟

یسره مثه رابین هود توبازیها نجات می‌دادم بقیه رو از رو تاب نیفتن تواستخرقسمت عمیق نباشن
یسری با چادرمشکی مامانم دور گردنم گره. یه پا رچه مشکی دوتا سوراخ واسه چشم کلاه حصیری برادرم کفگیر ملاقه مامانم دستکش سیاه با غبونی دستم‌
خودااا فقط بجای اسب سوار بالشت میشدم مثلاzoro
بودم ...یه حس اعتماد به نفس
بچه هام اصلا اونقده خوشحال...فقط وقتی اسبم میخواس شیهه بکشه بره بالا
کفگیر ملاقه به چن نقطه از بدن مبارک اطرافیان فرود میومد...
 

اِللا لطیفــی

عکاس انجمن + ناظر رمان
پرسنل مدیریت
ناظر ارشد رمان
تاریخ ثبت‌نام
5/9/23
ارسالی‌ها
1,143
پسندها
7,553
امتیازها
23,673
مدال‌ها
19
سن
24
سطح
14
 
  • پرسنل مدیریت
  • #14
ی جوجه ناز و کوچولو رو لقت کردم و دلو رورده اش زد بیرون طفلکی، تا الان دلم میسوزه بهش بدجوری عذاب وجدان دارم، البته داشتم بدو میکردم ندیدمش زیر پام شد.
 
امضا : اِللا لطیفــی

گل گلی

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
25/8/23
ارسالی‌ها
95
پسندها
649
امتیازها
3,713
مدال‌ها
6
سن
3
سطح
7
 
  • محروم
  • #15

Arghavan sadat

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
5/10/23
ارسالی‌ها
5
پسندها
129
امتیازها
483
مدال‌ها
1
سطح
1
 
  • #16
و منی که هرچی فک میکنم هیچی نیست چکار کنم
فقد یادمه هربار داداش و آبجی کوچیکم خراب کاری میکرد من کتک می‌خوردم با جارو با شونه با سیم شارژر دمپایی :sugarwarez-001:
 
آخرین ویرایش
امضا : Arghavan sadat

GHOGHA

مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
28/7/23
ارسالی‌ها
863
پسندها
5,811
امتیازها
22,273
مدال‌ها
20
سن
24
سطح
14
 
  • مدیر
  • #17
میخواستم یکیو بکشم :sugarwarez-037:
 
امضا : GHOGHA

GHOGHA

مدیر تالار کتاب
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
28/7/23
ارسالی‌ها
863
پسندها
5,811
امتیازها
22,273
مدال‌ها
20
سن
24
سطح
14
 
  • مدیر
  • #18
الهییی
بیا پیشه خودم چنتا کاره خفن یادت بدم انتقامتو بگیر عزیز:85:


واسه همینه دیه
خول شدی همش با اون وردنه تو مغزت میزنی
اونقده وحشی شدی....:458121-4a17a0aa9aa02eb3abb93d43b47025ee:
:sugarwarez-014::sugarwarez-034:
 
امضا : GHOGHA

Prince:)

مدیر بازنشسته‌ طبیعت + نقاش انجمن
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
16/7/23
ارسالی‌ها
517
پسندها
3,889
امتیازها
17,273
مدال‌ها
18
سطح
14
 
  • #19
کلاس ششم یک پسره خیلی اذیتم می‌کرد از پله ها پرتش کردم پایین دستش شکست پاش هم نمیدونم چی شد:219: بعد جرمم رو انداختم گردن یکی دیگه اونو از مدرسه انداختن بیرون از پسر هم که اذیتم می‌کرد یک آتو داشتم تهدیدش کردم سکوت کنه:hanghead:
فیلم ترکی واقعی:466:
 
امضا : Prince:)

Ellery

رفیق جدید انجمن
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
3/1/23
ارسالی‌ها
177
پسندها
1,036
امتیازها
6,463
مدال‌ها
10
سطح
10
 
  • #20
فکر کنم ۶ یا ۷ سالم بود بعد آبجیم تازه بدنیا اومده بود همه توجه ها به سمت اون بود منم حسود دیگه خیلی داشت بهم فشار میومد وسایلامو جمع کردم از خونه زدم بیرون هیچی دیگه بعد دو روز پیدام کردن:)
یبار دیگم خواستم امتحان کنم تو فیلما چجوری با چاقو خودشونو میکشن برداشتم چاقورو فرو کردم و شیکمم.... اینجام ۸ سالم بود
 
امضا : Ellery

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا