☆BARUN☆ کاربر انجمن سطح 13 تاریخ ثبتنام 16/12/18 ارسالیها 294 پسندها 6,838 امتیازها 21,773 مدالها 14 سن 26 14/10/23 #21 نمیدونم خطرناکه یا نه مامانم میگ بچه ک بودم امپولی ک قرار بود ب داداشم بزنن رو خوردم:/ امضا : ☆BARUN☆
ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ کاربر حرفهای سطح 31 تاریخ ثبتنام 1/9/23 ارسالیها 2,700 پسندها 21,980 امتیازها 48,373 مدالها 35 14/10/23 #22 با پسردایی های دوقلو رفتیم توسوراخ دیوار زنبور قرمز گاوی بود یکم قلقکشون دادیم.... اون زبور قرمزه نامردگوش پسردایی رو نیش زد قده گوش فیل شد یوری راه میرفت
با پسردایی های دوقلو رفتیم توسوراخ دیوار زنبور قرمز گاوی بود یکم قلقکشون دادیم.... اون زبور قرمزه نامردگوش پسردایی رو نیش زد قده گوش فیل شد یوری راه میرفت
Starboy رفیق جدید انجمن سطح 2 تاریخ ثبتنام 6/2/23 ارسالیها 52 پسندها 234 امتیازها 1,023 مدالها 3 23/10/23 #23 مایع دستشویی رو از شیروونی هل دادم افتاد پایین پله ها و پاشید به همه جا امضا : Starboy
ASHMODAY کاربر فعال سطح 14 تاریخ ثبتنام 18/10/23 ارسالیها 1,505 پسندها 4,308 امتیازها 21,173 مدالها 16 سن 23 23/10/23 #24 مدالی که عموم با زحمت فراوان تو مسابقات کاراته گرفته بود رو از وسط شکستم انگار که قسم خورده باشم به هر چی دست بزنم یا بشکنه یا خراب بشه مثل ریش تراش بابام که بازش کردم ببینم توش چیه بعد نتونستم ببندم خراب شد آخرین ویرایش 23/10/23 امضا : ASHMODAY
مدالی که عموم با زحمت فراوان تو مسابقات کاراته گرفته بود رو از وسط شکستم انگار که قسم خورده باشم به هر چی دست بزنم یا بشکنه یا خراب بشه مثل ریش تراش بابام که بازش کردم ببینم توش چیه بعد نتونستم ببندم خراب شد