متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار عجیب ترین عادتی در بچگی که هنوز دارین؟

  • نویسنده موضوع Dark night
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 34
  • بازدیدها 1,253
  • کاربران تگ شده هیچ

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #21
خدارا شکر یکی مثل خودم یافتم!!
 
امضا : Dark night

دختر جنوب

کاربر انجمن
سطح
3
 
ارسالی‌ها
338
پسندها
229
امتیازها
1,728
مدال‌ها
5
  • #22
هیچی
 
امضا : دختر جنوب

Asha

رفیق جدید انجمن
سطح
8
 
ارسالی‌ها
28
پسندها
1,315
امتیازها
7,823
مدال‌ها
7
  • #23
من بچگی عادت داشتم لبمو عمدا خشک میکرده و میکشیدمش تا زخم بشه و خون بیاد بعد خونشو میخوردم و واقعا خوشمزه بود !! هنوزم گه گاهی که زخمی میشم اینکارو میکنم! البته خیلی کمتر چون حرومع ولی واقعا مقاومت جلوش سخته.
 
امضا : Asha

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #24
شب بخیر!
از بچگی عادت داشتم موقع خواب بگم شب بخیر!
و این شب بخیر عادی نیست
چون وقتی میگم شب بخیر مامان باید فقط در جواب بگه شب بخیر خالی بابامم همینطور
مثلا اگه بگه شب بخیر دخترم جیغم در میاد چرا؟ چون یه دخترم اضافه گفته
یا مثلا شب بخیر نگم نمیتونم بخابم حتی وقتی مامانم دستشویی عه پشت در وای میستم تا دراد جواب شب بخیرم بگه بعد من بخابم
بعد گفتن شب بخیر و جوابشم بازم کسی نباید باهام حرف بزنه یا حتی موقع مکالمه‌هاشون اسممو بگه

بچه بودم اینجوری بودم و هنوزم عادتمه کل اطرافیانم کلافه شدن از دستم:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
خداییش این چه عادتیه!
 
امضا : Dark night

•|SERAPH|•

کاربر انجمن
سطح
10
 
ارسالی‌ها
365
پسندها
1,091
امتیازها
7,113
مدال‌ها
11
  • #25
ب هرکی برسم که بشناسمش بی دلیل ی پسی بهش میزنم
 
امضا : •|SERAPH|•

FATEMEH ASADYAN

مدیر بازنشسته
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,216
پسندها
26,172
امتیازها
51,373
مدال‌ها
45
سن
20
  • #26
چایی داغ رو همون موقع میخورم زبونم که سوخت میزارم خنک شه:458055-aeba028c675451278c026240bb1851c5:
 

AINAZ.R

کاربر حرفه‌ای
سطح
25
 
ارسالی‌ها
2,758
پسندها
13,649
امتیازها
49,173
مدال‌ها
25
سن
19
  • #27
خوب دوستا از اسمش معلومه بگین
اول خودم:



هنوز که هنوزه موقعی که میخوام مثلا میوه‌ای چیزی بخورم یا حتی آب چهار زانو روی اپن میشینم/= کلا یه حالی میده یا حتی میرم روش دراز میکشم یه پام هم اویزون تلوزیون مینگرم/= هنوزنم نتونستم ترکش کنم
مهربونی و خنده
 
امضا : AINAZ.R

دومـان

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
1,034
پسندها
22,947
امتیازها
42,073
مدال‌ها
32
سن
19
  • #28
ته مداد رو ب فنا میدادم انقدر گاز میگرفتم :/
البته چند وقتیه ترک کردم
 

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #29
ته مداد رو ب فنا میدادم انقدر گاز میگرفتم :/
البته چند وقتیه ترک کردم
منم دارم
البته من پیشرفت کردم دیگه نمیخورم‌شون ولی بازم میکنمشون تو دهنم!
کلا ناخوداگاهه یه دفعه به خودم میام میبینم تو دهنمه:458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
 
امضا : Dark night

noor7371

کاربر انجمن
سطح
12
 
ارسالی‌ها
471
پسندها
3,875
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • #30
حسادت وحشتناک الان یکم رو خودم کار کردم بهتر شده
 
امضا : noor7371

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا