نقد همراه نقد همراه رمان اتصال جهانیان | Tiam.M❥ / توسط شورای نقد

[N.Karevan❀]

~بسم رب النور~

با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»
رمان «اتصال جهانیان» پس از خواندن تمامی پست‌ها، بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[-No Voice]

پارت ۳:

مقدمه:
غرق در تنهایی هاییم(تنهایی‌هاییم)، سکوت را پیش کش(پیشکش) میکردم(می‌کردم).
شنیده ای(شنیده‌ای)، وقتی بندی پاره میشود(می‌شود )راهی برای اتصالش نیست؟
اری،(؛) بند من هم پاره شد! پاره شد لحظه لحظه های(لحظه‌لحظه‌های) صبوریم.
پاره شد و پرواز کردم،(؛) پرواز کردم(.)
آزادی در تک تک سلول های(سلول‌های) وجودم حس میشود.(می‌شود)
و با وجود...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[میم.ژوپیتر]

نویسنده: Tiam.M❥
منتقد: میم.ژوپیتر

11
دو موجود استخوانی به‌هم چسبیده خاکستری رنگ، درحالی که همانند ژله به این طرف و آن طرف می‌رفتند و پشت سرهم کلمات نامفهومی را بیان می‌کردند. یکی از آن موجودات عجیب موهایش کمی بلند بود و تا سر شانه های خطی‌اش می‌رسید و به نظر دختر می‌آمد. آمیتیس که همچنان داشت با ناباوری به آن موجوداتی که حتی نمی‌دانست چه هستند می‌نگرید با دادشان، اصطلاحا یک متر بالا پرید:
توصیفات خوب بود و کافی.
- آمیتـیس اصلا حواست به ما هست؟ فهمیدی چی گفتیم؟
دهان بازش را کمی کج کرد و با صدایی نجوا وار صدایی مانند: «هان؟» درآورد.
بهتره توصیفاتی از گیجی چهره اش هم اورده بشه.
این توصیف کمک میکنه...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.