متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

جنایی جنایات از یاد رفته | آگاتا کریستی

  • نویسنده موضوع roro nei30
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 542
  • کاربران تگ شده هیچ

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #1
معرفی کتاب
رمان جنایت خفته نوشته آگاتا کریستی جلد سیزدهم و آخرین جلد از مجموعه کارآگاهی خانم مارپل می باشد. این رمان، آخرین کتاب کریستی بود که پس از مرگش منتشر شد، هر جند کریستی آنرا در دوران جنگِ جهانی دوم نوشته بود.

داستان کتاب در مورد زوج جوانِ گوندا رید و شوهرش گیل رید است که قرار است برای زندگی از نیوزیلند به انگلستان آمده اند. گوندا زودتر از گیل به انگلستان می آید و در شهرِ (تخیلیِ) کوچک دیلموث ویلایی را خریده و منتظر رسیدنِ گیل می شود. پس از چندی در خانه جدید، اتفاقاتی عجیب برای گوندا به وقوع می پیوندد که ریشه در زندگی گذشته او دارند. با رسیدن گیل، آنها مصمم می شوند حوادث زندگیِ گذشته گوندا را کشف کرده و رازِ یک جنایتِ خفته را برملا سازند. خانم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #2
عنوان کتاب:
عنوانی که کریستی در ابتدا برای این کتاب در نظر گرفته بود Murder in Retrospect (به فارسی: قتل در گذشته) بود که نام یکی از فصلهای کتاب نیز بود. اما هنگامی که یکی دیگر از کتابهای او با عنوان Five Little Pigs (به فارسی: پنج خوک کوچک) در آمریکا در مجله Collier’s Weekly به صورت سریالی از سپتامبر تا نوامبر ۱۹۴۱ منتشر شد و سرپرست گروه ویرایشِ مجله، عنوانِ آنرا به Murder in Retrospect (به فارسی: قتل در گذشته) تغییر داد و انتشاراتِ آمریکایی کتابهای او یعنی Dodd, Mead and Company نیز کتاب را با همان عنوان منتشر کرد، کریستی مجبور شد برای این کتابش عنوانِ Cover Her Face (به فارسی: صورتش را بپوشان) را برگزیند.

اما در سال ۱۹۶۲، “فیلیث...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #3
خلاصه داستان

زمان: ۱۹۴۰-۱۹۳۰ میلادی

مکان: انگلستان (شهر دیلموث – شهر لندن)

“گوندا ریدِ” تازه ازدواج کرده که به همراه شوهرش “گیل رید” در نیوزیلند زندگی می کرد، جلوتر از شوهرش به انگلستان سفر کرده تا در سواحل جنوبی این کشور مکانی مناسب را برای زندگیشان پیدا کند. در مدت زمانی کوتاهی او موفق می شود یک ویلای بزرگ و قدیمی به نام “هیل ساید” را که از طریق یک آگهی در شهر کوچک ساحلی “دیلموث” پیدا کرده بود، بخرد. جایی که دقیقا مانند خانه خودشان بود و خاطرات آنرا برایش زنده می کرد و این همان چیزی بود که او می خواست.

مدتی پس از اینکه گوندا به خانه جدید نقل مکان می کند، اتفاقات عجیب و غریبی شروع به رخ دادن می کنند. علیرغم تمام تلاشهای گوندا برای نوسازی خانه، او تنها موفق می...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #4
بخشی از کتاب
“گوندا ريد” در بلاتكليفي كنار سكوي اسكله ايستاده بود و اندكي مي لرزيد. انبار گمرك و تمام چشم انداز انگلستان به نظرش در حركت بودند. گوندا مي خواست با قطاري كه قسمتي از راه را روي كشتي حمل مي شود سفر كند تا هرچه زودتر به ساحل جنوبي برسد اما آنقدر از تكانهاي كشتي خسته شده بود كه از اين فكر منصرف گرديد زيرا چه كسي در انتظارش بود كه چنين شتاب كند.
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #5
امضا : roro nei30

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا