- ارسالیها
- 4,600
- پسندها
- 50,314
- امتیازها
- 77,373
- مدالها
- 77
- سن
- 20
- نویسنده موضوع
- #1
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
من از بغض شكستم زير بارونو؛ همه تعبير خواباى پريشونو
قراره آخره تو كافه تهرونو… مىدونستم كه دستامو نمىگيرى!
از اون آهنگى كه پخش شد؛ توى ماشين!
شعر : سارا بالو
از اون عكسايى كه انداختى؛ با دوربين…
از اون حرفا كه ميگفتی؛ واسه تسكين! خودم فهميده بودم كه دارى ميرى…
من از بيرحمى سوز شب برفى؛ سكوت لحظه هايى كه تو كم حرفى
روزايى كه نداشتيم واسه هم حرفى…
ملودی : والایار
شدم مثل ديوونه هاى زنجيرى!
بهم میگفتی یاد من فراموشت! چه شعرايى كه ميخوندم توى گوشت…
خودم فهميدم از گوشى خاموشت؛ نداره گريه هام روى تو تاثيرى!
تنظیم قطعه : میلاد ترابی
تو هيچوقت حال این مردو نمیفهمى!
نمىدونى چه دردى داره؛ بيرحمى…
صداى زوزه ى گرگ بدن زخمى؛ تو هيچوقت توى قلب من نمىميرى…
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
منبع...
من از بغض شكستم زير بارونو؛ همه تعبير خواباى پريشونو
قراره آخره تو كافه تهرونو… مىدونستم كه دستامو نمىگيرى!
از اون آهنگى كه پخش شد؛ توى ماشين!
شعر : سارا بالو
از اون عكسايى كه انداختى؛ با دوربين…
از اون حرفا كه ميگفتی؛ واسه تسكين! خودم فهميده بودم كه دارى ميرى…
من از بيرحمى سوز شب برفى؛ سكوت لحظه هايى كه تو كم حرفى
روزايى كه نداشتيم واسه هم حرفى…
ملودی : والایار
شدم مثل ديوونه هاى زنجيرى!
بهم میگفتی یاد من فراموشت! چه شعرايى كه ميخوندم توى گوشت…
خودم فهميدم از گوشى خاموشت؛ نداره گريه هام روى تو تاثيرى!
تنظیم قطعه : میلاد ترابی
تو هيچوقت حال این مردو نمیفهمى!
نمىدونى چه دردى داره؛ بيرحمى…
صداى زوزه ى گرگ بدن زخمى؛ تو هيچوقت توى قلب من نمىميرى…
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
منبع...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.