دنباله دار رمانی بوده که فکر می کردی جالب نیست اما تا خوندی نظرت برگشت؟

[MAHLA.MI]

سیاه دل
جلد دوم خوندم معرکه بود
جلد اول تا نصفه اونم تیکه تیکه اصلا خوشم نیومد بعد پریدم دومی

 

[❁S.NAJM]

بسیار بوده کتاب ورمانی که ابتدا برام سر د بوده وسنگین
ولی کم کم اوج گرفته
ولی یه پشیمونی که چرا کتاب‌ها رمان‌های جیبی pdf ومجلات اشتراکی که داشتم وخوندم وحالا دیگه نیس یادداشت نکردم
نه نام نویسنده نه نام داستان


ولی تو ذهنم هم تصویر وهم مزه اون هس ویادم نمیره

وای منم، اسم 300رمان رو یاداشت کرده بودم ولی دیدم هی دارن بیشتر میشن دیگه بیخیال اسماشون شدم و حالا تقریبا 1000 تا رمان در ژانر های مختلف خوندم و اسم خیلیا یادم نی مگر اسم یه سریا که خیلی خاص بودن برام

 

[❁S.NAJM]

فقط یه رمان بود
یه مجموعه رمان
زاده تاریکی(سه جلدی)
وقتی واردش شدم هیچوقت فکر نمی‌کردم ازش خوشم بیاد داشتم ولش می‌کردم خیال کردم فانتزی بچگونه‌س ولی اواسط جلد اول یه نبرد گلادیاتوری پیش اومد که دیگه نگم براتون

 

[Arghavan sadat]

رمان اسطوره
اوایل اصلا خوشم نمیومد میگفتم حتما یکم بگذره پسره عاشق دختره میشه میخواستم بقیه شو نخونم ولی گفتم بزار بخونم رمان نداذم دیگه ولی یکم خوندم یعنی محشر بود
همچنان رمان داروغه
اول برام لذت نداشت ولی کم کم برام جالب شد
رمان اغوش اتش
اصلا اولش برام سر دردگم کننده بود نمیخواستم بخونم ولی بازم گفتم شاید اولش جالب سر درگم کنندست بقیه شو خوندم جذاب بود خیلی به قدری که دوبار خوندم
پوف میدونم زیاد شد ولی عود رو هم اولش خوشم نیومد ولی دیگه وقتی پسر عرب وارد شد جالب شد برام
خدافظ زیاد شد

 

[❁S.NAJM]

رمان اسطوره
اوایل اصلا خوشم نمیومد میگفتم حتما یکم بگذره پسره عاشق دختره میشه میخواستم بقیه شو نخونم ولی گفتم بزار بخونم رمان نداذم دیگه ولی یکم خوندم یعنی محشر بود
همچنان رمان داروغه
اول برام لذت نداشت ولی کم کم برام جالب شد
رمان اغوش اتش
اصلا اولش برام سر دردگم کننده بود نمیخواستم بخونم ولی بازم گفتم شاید اولش جالب سر درگم کنندست بقیه شو خوندم جذاب بود خیلی به قدری که دوبار خوندم
پوف میدونم زیاد شد ولی عود رو هم اولش خوشم نیومد ولی دیگه وقتی پسر عرب وارد شد جالب شد برام
خدافظ زیاد شد

ای جان دلم اسطوره پگاه...

 

[L.latifi❁]

نه یادم نمیاد

 

[آل۱۱]

رمان وادی دل ملکه می‌طلبد
اولش فکر می‌کردم یه فانتزی کلیشه‌ایه که در دو کشور دل و عقل رخ نیده و ملکه‌ی دل و شاه عقل قراره باهم ازدواج زورکی کنند. از خلاصه هم همین نتیجه رو گرفته بودم‌.
وقتی جلوتر رفتم دیدم واااااو خیلی محشره و کلاً گود داستان یه چیز دیگست. ایده و قلم و شخصیت‌های نویسنده واقعاً غافلگیرم کرد.

 

[MAEIN]

بانوی سایه‌ها از دارن شان
از نظرم نسبت‌به بقیه‌ی رمان‌های دارن شان داستان‌پردازی ضعیفی داشت؛ اما پایان‌بندی‌ش فوق‌العاده بود.
درواقع برای همین پایان‌بندی ارزشش رو داشت که کل رمان رو بخونم.
دقیقاً همون زمانی که مخاطب فکر می‌کرد ایده کلیشه‌ست، نویسنده ثابت کرد مثل همیشه خلاق‌تر از این حرفاست.