کلیشهها رو بنویسید و نظرتون رو بفرمایید.
تو رمانا، مامان طرف همش با دمپایی دنبالشه و سایه دمپایی بالا سرش/= دمپایی هاشم همهشون انگار آهنی ان/=
به عبارت دیگه مامانشون همیشه مسلحه و سلاحشم دمپایی/=
نمدونم چجوری این تصویرو تو ذهن همه ساختن که زنا سلاحشون دمپاییه/=
در حالی که سلاح مامان من دستاشه-_-
این نیشگونم زیاده/=
جوری نیشگون میگیره که میرم عزرائیل و فک و فامیل عزرائیل و دوست دختراشو،همه و همه رو میبینم:\
البته مامانم دمپایی داره ها اما با اون نمیزنم،میگه دمپایی هم گرون شده حیفه باهاش تو رو بزنم
اوه.....چه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.