متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد همراه نقد همراه رمان طالع سلطنت خونین | Sahel / توسط شورای نقد

  • نویسنده موضوع paaa
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 283
  • کاربران تگ شده هیچ

paaa

مدیر بازنشسته
سطح
16
 
ارسالی‌ها
469
پسندها
8,440
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #1
~بسم رب النور~

IMG_20210302_234904_390.jpg


با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»
رمان «طالع سلطنت خونین» بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه رمان‌نویسی و چگونگی تغییر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

paaa

مدیر بازنشسته
سطح
16
 
ارسالی‌ها
469
پسندها
8,440
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #2
نقد همراه رمان طالع سلطنت خونین

پستِ #4:
از دروازه‌ی حیاط عبور کرد و در‌حالی‌که نگاهش را دور تا دور حیاط می‌گرداند، (همینجا می‌توانید چندی جزئیات اضافه کنید، با چشمان چگونه‌اش؟ در دور حیاط چه چیزی دید؟ فضا چگونه بود و هوا چطور و روز یا شب؟) خطاب به درشکه‌چی گفت: (با چه لحن و حالتی؟ قاطع یا...؟ آوردن توصیف حالات قبل دیالوگ‌ها روایت برای مخاطب ملموس و قابل‌تصورتر می‌شود.)
- بهتر است برگردی، از حالا به بعد دیگر نیازی نیست همراهیم کنی. برگرد و به مادربزرگ بگو صحیح و سالم به آکادمی رسیده‌ام و سعی خواهم کرد هر روز...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

.REIHANEH.

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
3,334
پسندها
43,803
امتیازها
69,173
مدال‌ها
38
سن
20
  • #3
نقد همراه رمان طالع سلطنت خونین
پارت ۱۱
سپس صورتش را به سمت پریسیلا چرخاند و (لحن صحبت و حالت صورت و طرز ایستادن در این‌جا بیان شود خوب هست) گفت:
- هیچ‌گاه فکر نمی‌کردم یک باغ، با درختان سر به فلک کشیده‌ و گل‌‌بوته‌های رنگینش، درحالی‌که معدن عشقی از میان آن‌ها جاریست، حال مرا این‌قدر دگرگون سازد. باغ بهشت برازنده‌ی آن است؛ به راستی این‌جا تکه‌ای از بهشت خداوند است.

( توصیف حالات باغ خوبه اما دقیقا مکان رو شرح نداده که این مکان باغ چه شکلیه؟ فقط از محتویاتش گفته شده. پس نیازه ظاهر این مکان باغ هم توصیف و بهش اشاره بشه تا خواننده این باغ بهشت شکل رو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

زیر شکوفهها

کاربر فعال
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,017
پسندها
7,960
امتیازها
27,673
مدال‌ها
19
  • #4
نقد پست بیست و یکم رمان طالع سلطنت خونین توسط منتقد WHITE SKY

- اشراف، انتخاب مردم رعیت و عادی را قبول نداشتند و در مقابل مردم عادی نیز منتخب اشراف را نمی‌پذیرفتند. در این‌حین گروهی از رمال‌ها و ساحره‌ها به میان آمده و ادعا کردند که قادر به دیدن جهان ماوراء و پرنده‌ی افسانه‌ای زرین‌بال، که برای همه اسطوره‌ای فراموش‌‌نشدنی‌ست، هستند. همگی با یک‌دیگر هم‌نظر گشته و به توافق رسیدند؛ تنها پرنده‌ی زرین‌بال دورادو می‌تواند پادشاه را برگزیند. قرار بر این شد که پرنده‌ی دورادو که نام سرزمینشان را نیز از نام آن الهام گرفته بودند، پادشاه را برگزیند. منتخبان به صف ایستاده و منتظر ماندند. پرنده‌ی دورادو بال‌های طلایی و درخشانش را از هم باز کرد و نوک باریک و قوس‌دارش را به سمت آسمان گرفت و چشمان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

خانوم سین❀

نویسنده افتخاری
سطح
31
 
ارسالی‌ها
824
پسندها
29,730
امتیازها
50,673
مدال‌ها
34
  • #5
نقد همراه رمان طالع سلطنت خونین

پستِ #4:
از دروازه‌ی حیاط عبور کرد و در‌حالی‌که نگاهش را دور تا دور حیاط می‌گرداند، (همینجا می‌توانید چندی جزئیات اضافه کنید، با چشمان چگونه‌اش؟ در دور حیاط چه چیزی دید؟ فضا چگونه بود و هوا چطور و روز یا شب؟) خطاب به درشکه‌چی گفت: (با چه لحن و حالتی؟ قاطع یا...؟ آوردن توصیف حالات قبل دیالوگ‌ها روایت برای مخاطب ملموس و قابل‌تصورتر می‌شود.)
- بهتر است برگردی، از حالا به بعد دیگر نیازی نیست همراهیم کنی. برگرد و به مادربزرگ بگو صحیح...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : خانوم سین❀
عقب
بالا