- ارسالی‌ها
- 1,720
- پسندها
- 5,011
- امتیازها
- 25,673
- مدال‌ها
- 14
- نویسنده موضوع
- #1
چو عَقیقی به نگینی، یارا تو هَمینی
سوغات تویی که این چنین شیرینی
عِشقیست اگر به سَلطنت بنشینی
تو که پیروز نَبردی، یارا تو چه کردی
دَر لَحظه به دور هَر دومان میگردی
جانیست که از عِشق به دَر آوردی
صَد ساله بشی یارَم، دوران خوشی یارَم
از هَر چه که میخواهم دارَد هَمه چی یارم
صَد ساله بشی یارَم، افسانه ی بسیارم
آزار تو دربارم، ای حضرت دلدارم
نَزدیکتر از مو به گریبان شُده ای تو
داروی شَفابخش طبیبان شُده ای تو
اینگونه بخواه اگر که دیده ای صلاح
مَرا بیاورم به راه، با مَن باش
اینگونه بخواه که ریشه کرده ای به جان
تو را به جان هَر دومان با مَن باش
صَد ساله بشی یارَم، دوران خوشی یارَم
از هَر چه که میخواهم، دارَد هَمه چی یارم
صَد ساله بشی یارَم، افسانه ی بسیارم
آزار تو دربارم ای حضرت دلدارم
صَد ساله...
سوغات تویی که این چنین شیرینی
عِشقیست اگر به سَلطنت بنشینی
تو که پیروز نَبردی، یارا تو چه کردی
دَر لَحظه به دور هَر دومان میگردی
جانیست که از عِشق به دَر آوردی
صَد ساله بشی یارَم، دوران خوشی یارَم
از هَر چه که میخواهم دارَد هَمه چی یارم
صَد ساله بشی یارَم، افسانه ی بسیارم
آزار تو دربارم، ای حضرت دلدارم
نَزدیکتر از مو به گریبان شُده ای تو
داروی شَفابخش طبیبان شُده ای تو
اینگونه بخواه اگر که دیده ای صلاح
مَرا بیاورم به راه، با مَن باش
اینگونه بخواه که ریشه کرده ای به جان
تو را به جان هَر دومان با مَن باش
صَد ساله بشی یارَم، دوران خوشی یارَم
از هَر چه که میخواهم، دارَد هَمه چی یارم
صَد ساله بشی یارَم، افسانه ی بسیارم
آزار تو دربارم ای حضرت دلدارم
صَد ساله...
