رمان بوی خون نوشته باران
خلاصهای از رمان بوی خون:
رمان بوی خون قصه زندگی پسری شکست خورده به نام سهند است. سهند از سرنوشت ضربههایی خورده که دیگر حاضر به ادامه زندگی نیست و در پی انتقام است. اما سرنوشت بازی دیگری با سهند دارد که زندگی او را دچار تغییرات ویژهای خواهد کرد.
قسمت کوتاهی از رمان بوی خون:
صدای آشنایی به گوشش رسید... سهند بود که در گوشهی دنجی روی سنگ با پاهایی برهنه نماز میخواند... شادی برای اینکه خلوتش را به هم نزند آرام عقب گرد کرد.. دوباره کنار دره نشست و نگاهش را به کوهها دوخت... قدمهایش کند شده بود... مثل مسخ شدهها به دخترهای دبیرستانی که با سروصدا از مدرسه بیرون میآمدند نگاه میکرد...
خلاصهای از رمان بوی خون:
رمان بوی خون قصه زندگی پسری شکست خورده به نام سهند است. سهند از سرنوشت ضربههایی خورده که دیگر حاضر به ادامه زندگی نیست و در پی انتقام است. اما سرنوشت بازی دیگری با سهند دارد که زندگی او را دچار تغییرات ویژهای خواهد کرد.
قسمت کوتاهی از رمان بوی خون:
صدای آشنایی به گوشش رسید... سهند بود که در گوشهی دنجی روی سنگ با پاهایی برهنه نماز میخواند... شادی برای اینکه خلوتش را به هم نزند آرام عقب گرد کرد.. دوباره کنار دره نشست و نگاهش را به کوهها دوخت... قدمهایش کند شده بود... مثل مسخ شدهها به دخترهای دبیرستانی که با سروصدا از مدرسه بیرون میآمدند نگاه میکرد...