متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعر‌پارسی اشعار طاهره داوری

  • نویسنده موضوع SETAYESH.MO
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 1
  • بازدیدها 383
  • کاربران تگ شده هیچ

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,621
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #1
آن روز كه دل ، دل به دلت داد غلط بود
عاشق شد و در دام تو افتاد غلط بود

در مدرسه ى عشق تو اى حضرت استاد..!
آن درس كه دادى به دلم ياد غلط بود

هم قصه ی شیرین من از لحظه ی آغاز
هم فرضیه ی تیشه و فرهاد غلط بود

در خلوت خاموشى شبهاى نگاهت
وقتى كه شدم يكسره فرياد غلط بود
 

SETAYESH.MO

مدیر بازنشسته
سطح
24
 
ارسالی‌ها
2,227
پسندها
16,621
امتیازها
44,373
مدال‌ها
18
  • نویسنده موضوع
  • #2
گرفته خاك كوچه بوى باران
رسيده عطر گل از سوى باران

به دشت قلب عاشقها دويده
غزال تيز پا، آهوى باران

به جنگلهاى سر سبز شمالى
دوباره نغمه ى تيهوى باران

بهار است و خيابان و گل و يار
نگاه عابران كوى باران

تن زيباى گلهاى بهارى
گرفته در بغل بازوى باران

بيا و شعر تازه سر بينداز
به شوق بافتن بانوى باران

تپشهاى دل ووقت قرار است
امان از دست اين جادوى باران
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا