نقد همراه نقد همراه رمان گل ‌برفی | briska / توسط شورای نقد

[YEKTA ONSORI]

~بسم رب النور~

با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»
رمان «گل برفی» بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه رمان‌نویسی و چگونگی تغییر رمانتان...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[-No Voice]

پارت۴:
- خب دختر و پسر برن صحبت‌هاشون رو بکنند، ان‌شاءالله به نتیجه برسند.
با شوک سرم را بالا آوردم،(و) نگاهم را به مادرم دوختم. نگاهش متوجه مهناز بود. معترضانه حلقه نگاهم را به علی دوختم که از جایش بلند شد؛ حتی بدون کوچک‌ترین نگاهی به من، دنبال خواهرم با شانه‌های افتاده راه افتاد و از پله‌های سمت راست هال بالا رفت. حالم خیلی بد شد،(فقط تیتروار اعلام نکن؛ علائم و نشونه بده به جاش. مثلا می‌تونی بگی: ضربان قلب ضعیفم تنها برای دیدن بلایی که بر سرم آوار شده بود، می‌زد و با وجود احوال افتضاحم با چشمانی تمام گشاد نابودی‌ام را تماشا می‌کردم.) نابودی‌ام را احساس می‌کردم. در حال خودم...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.