نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

نقد دلنوشته نقد مجموعه دلنوشته های" بعد از ما" |yekta کاربرانجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع روحـــناهی
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 267
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

روحـــناهی

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
33
 
ارسالی‌ها
1,419
پسندها
26,218
امتیازها
47,103
مدال‌ها
56
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
| بسم الله الرحمن الرحیم |

452129


با عرض سلام.
باتشکر از نقد پذیری شما نویسنده‌ی عزیز
لازم به ذکر است که:
پس از نقد، روی دلنوشته‌ی شما نظارت خواهد شد و در صورت عدم توجه به حرف‌ها و راهنمایی‌های منتقد، با درخواست‌های نقد بعدی شما، موافقت نخواهد شد!
نقدها در کمال انصاف بوده و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : روحـــناهی

Armita.sh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار تیزر رمان
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,408
پسندها
20,267
امتیازها
46,373
مدال‌ها
42
  • مدیر
  • #2
عنوان:

بعد از ما؛ یک عنوان ساده و تاحدودی کلیشه است که به ندرت مخاطبی را جذب می‌کند اما به دلنوشته ارتباط دارد.

مقدمه:

حجم مقدمه کافی نیست و آرایه‌ خاصی درآن کار گرفته نشده است، در واقع دو خط نمی‌تواند به خوبی منظور نویسنده را به مخاطب برساند اما به دلنوشته ارتباط دارد.

ساختمان دلنوشته:

ظاهرا نویسنده نثر ادبی را برای دلنوشته خود برگزیده است اما چندان موفق عمل نکرده است.
نثر دلنوشته بین ادبی و محاوره‌ای دو دو می‌زد و سبب ناهنجاری‌هایی در متون دلنوشته می‌شد؛ مانند:
بلکه این ذهنمان و احساس ما بود و منو تو چون عروسکی خیمه شبازی بودیم("منو تو" کاملا محاوره‌ای است و استفاده از در چنین نوشته‌ای اشتباه است، بهتر است از واژه‌هایی مانند "من و تو" یا "ما" استفاده کرد)
با یکی خوشحال و یکی‌ام...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Ftm.gh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
سطح
10
 
ارسالی‌ها
417
پسندها
1,769
امتیازها
10,413
مدال‌ها
13
  • مدیر
  • #3
عنوان:

از سه کلمه "بعد" "از" "ما" استفاده شده بود که هر سه هم خودشون و هم ترکیبشون باهم تکراری بودن اما عنوان با دلنوشته ارتباط داشت.

مقدمه:

مقدمه کوتاه بود و مخاطب باخوندنش تا حدودی متوجه محتوا میشد و ارتباطش با دلنوشته هم خوب بود، از آرایه استعاره هم استفاده شده بود. ولی کم بود. مثل:«خاطرات می‌مونن و حرف می‌زنن».

انتقال احساسات:

بخاطر استفاده از آرایه های جان بخشی:«خاطرات بی‌پروا کوچه به کوچه داستانمان را برای صاحبان جدید می‌خوانند».

تشبیه:« منو تو چون عروسک خیمه شبازی بودیم؛ که بازیچه احساس و دوست داشتنی شدیم که برای ما نبود».

استعاره:«خورشید ابرهای سیاه غم را کنار میزند و از پرتوی ان روزهای قشنگ برایمان اواز زندگی را می‌نوازند».

انتقال احساسات به خوبی انجام شده بود اما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Ftm.gh
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Y E K T A
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا