نقد همراه نقد همراه رمان ستارک رودخانه | Golbarg / توسط شورای نقد

  • نویسنده موضوع PANIZ KARIMI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 5
  • بازدیدها 361
  • کاربران تگ شده هیچ

PANIZ KARIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
474
پسندها
8,447
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
سطح
15
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
~بسم رب النور~

IMG_20210302_234904_390.jpg


با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»
رمان «ستارک رودخانه» بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش کنید.
اگر سوالی در زمینه رمان‌نویسی و چگونگی تغییر رمانتان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Golbarg

PANIZ KARIMI

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
7/11/20
ارسالی‌ها
474
پسندها
8,447
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
سطح
15
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
این نقد متعلق به منتقد -No Voice Meshkan_Ara است
پارت۳:

فصل اول: سوخته‌ی حقیقت!

اولین روز از خرداد ماه بود و نسیم گرمی می‌وزید. روی بلوک سیمانی کنار دیوار محوطه نشسته بود و تند‌‌تند کلمات‌ را کنار هم جاگیر می‌کرد تا این سرشماری که کل هفته‌ اسیرش‌ شده بود تمام شود. گونه‌هایش از حرارت داغ بودند و رنگ سیاه لباس‌هایش بیشتر این گرما را به جان او می‌خریدند.(توصیف خیلی خوبی بود)
لبخندی با پایان یافتن سرشماری روی لب‌های خشکیده و بی‌آلایش او قرار گرفت و نفسی راحت کشید.
ذهنش میان حیوان‌ها و خود دامپزشکی گرفتار شده بود،(و) هرثانیه‌ای که از ساعت دیجیتال روی دستش می‌رفت او را نگران و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Nafise amirlatifi

مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/5/21
ارسالی‌ها
1,008
پسندها
13,159
امتیازها
33,373
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • مدیر
  • #3
پست یازده
مهدیار لب‌هایش( فرصت خوبیه که چهره‌ی مهدیار رو ترسیم کنیم، پس از ویژگی لب‌هاش بگو مثلا لب‌های باریک‌/بیرنگ‌/ لب‌های پهن)را می‌جوید و نفس‌های پی‌درپی می‌کشید.
- اگر این‌جوری باشه من از تو بد‌ترم پس منم کنار می‌کشم.
مهان چشم‌هایش را به او داد ( نگاه عسلی‌اش به قامت چهارشونه‌ی مهدیار که به تخت تکیه داده بود، دوخته شد. چون چشم رو به کسی نمیدن ولی نگاه رو آره.
اینجوری صحنه رو پررنگ‌تر کردیم، توصیف حالات و چهره انجام دادیم و به مخاطب یاداوری کردیم که مهدیار هنوز نشسته.)
و دندان روی هم سابید و سمت مهدیار رفت.
- من کی گفتم عقب می‌کشیم؟ راه رو میرم ولی فقط راه خودم نیست بدون!(فقط بدون راهی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Nafise amirlatifi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Golbarg

Golbarg

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
11/8/21
ارسالی‌ها
116
پسندها
735
امتیازها
3,753
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #4
متشکر از شما سرورم. بله رمان رو رها کردم چون تو حس مشکل داشتم فعلا در خاموشی به سر میبرد این رمان ۱۰۰ص که از نوشتم فقط تمیرینی برام شد و رمان جدیدم کلا فرق داره.
کلمات همچون فاق که میشه شکاف و در لغت‌نامه دهخدا هست رو حذف کردم و رمان رو روان‌تر نوشتم.
ببخش دیر خوندم. ممنون که به هم روحیه دادی و با محبت و مهربانی جوابم رو دادی و نکوبیدی من رو.
بازم سپاس امیدوارم در رمان خیال پرست مشکل بیان چهره و..‌‌. حل شده باشه.
من مهان رو سه سال با خودم زنده نگه داشتم و برای پیرنگ از جامعه و مردم نقش گرفته.
دختر من خیلی غمگینه مهان من دلم براش تنگه ولی دخترم همین نمی‌مونه بر میگرده.
ممنونم از نقد مفید و با دقتت
 
امضا : Golbarg

Nafise amirlatifi

مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
تاریخ ثبت‌نام
20/5/21
ارسالی‌ها
1,008
پسندها
13,159
امتیازها
33,373
مدال‌ها
20
سطح
19
 
  • مدیر
  • #5
تو عالی هستی گلبرگ به چیزی که از ذهنت میگذره اعتماد دارم :458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:
متشکر از شما سرورم. بله رمان رو رها کردم چون تو حس مشکل داشتم فعلا در خاموشی به سر میبرد این رمان ۱۰۰ص که از نوشتم فقط تمیرینی برام شد و رمان جدیدم کلا فرق داره.
 
امضا : Nafise amirlatifi
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Golbarg

Golbarg

کاربر سایت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
11/8/21
ارسالی‌ها
116
پسندها
735
امتیازها
3,753
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #6
امضا : Golbarg
عقب
بالا