. وقتی یه infp شبو تا دیر وقت بیدار مونده بدون که : داره یه دنیای خیالی رو تصور میکنه که توش خبری از جنگ و غصه نیست، رو لب های همه گل لبخند کاشته شده و هیچ چشمی بارونی نیست؛ از تصور این دنیا دلش گرفته چون میدونه که فقط یه رویاست.
در همون حال داره سعی میکنه فکرشو به یه چیز دیگه معطوف کنه که ناخودآگاه درگیر این میشه که پارتنری که با ایده آل هاش مطابقت داشته باشه پیدا میشه یا نه؟ از نظرش زوج هایی که از دور کاملا در کنار هم بی نقص به نظر میرسن ممکنه از نزدیک کاملا برعکس باشن و فقط ظاهر خوبی داشته باشن، تهشم به این نتیجه میرسه که از فکر و خیال دست برداره و بره فیلم و سریال های مورد علاقش رو ببینه تا زمانی که خوابش ببره.