متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد نقد سریال نیلوفر سفید| فصل اول و دوم

  • نویسنده موضوع Dark night
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 13
  • بازدیدها 396
  • کاربران تگ شده هیچ

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #1
سریال نیلوفر سفید، برنده‌ی ۱۰ جایزه‌ی اِمی، از طریق تعاملات مهمانان و کارمندانِ یک هتلِ لوکس مناسبات قدرت و قراردادهای اجتماعی را با صداقت و دقتِ بی‌رحمانه‌ای نقد می‌کند. همراه زومجی باشید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #2
دو لحظه‌ی به‌خصوص در اپیزودِ نخستِ «نیلوفر سفید»، به نویسندگی و کارگردانی مایک وایت، وجود دارند که منبعِ اصلی تنشِ دراماتیک و اندیشه‌ی تماتیکِ سریال را که در ادامه‌ی فصل بسط و گسترش پیدا خواهند کرد، زمینه‌چینی می‌کنند: شِین (با بازی جِیک لیسی)، یک مشاور املاکیِ حق‌به‌جانب و پُرتوقع، همراه‌با همسرش ریچل (الکساندرا داداریو)، یک ژورنالیستِ ناموفق، برای گذراندنِ ماه‌عسلشان به یک هتلِ لوکسِ اُستوایی که در جزیره‌ای در هاوایی واقع است، سفر کرده‌اند. وقتی آن‌ها در سوئیتشان تنها می‌شوند، جیک برای بوسیدنِ ریچل اقدام می‌کند، اما ناگهان در بین راه شک و تردیدِ شدیدی بهش دست می‌دهد و متوقف می‌شود: «وایسا ببینم یه لحظه. وایسا، وایسا». او از همسرش فاصله می‌گیرد و چشمانش را درحال بررسیِ اطرافش تیز می‌کند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #3
اما درحالی که افرادی مثل شِین می‌خواهند نازشان کشیده شود، از کارمندان هتل خواسته می‌شود تا همه‌چیزشان را در خدمت به مهمانانِ نازپرورده‌شان از دست بدهند؛ حتی هویتشان را. آرماند به کارمندِ تازه‌واردش توضیح می‌دهد که او باید در حضورِ مهمانان از صحبت کردن درباره‌ی خودش پرهیز کند؛ نباید موجودیت یا هویتِ زیادی مشخص یا برجسته‌ای داشته باشد؛ همه باید پشت نقابِ غیرقابل‌تمایزِ یک خدمتکارِ خوش‌رو پنهان شوند؛ هدفِ آن‌ها فراهم کردنِ بهترین تجربه‌ی ممکن برای مشتریان در عینِ محو شدن در پس‌زمینه است. در تمام این مدت کارمندِ تازه‌واردِ بیچاره از ترسِ اینکه شغلش را از دست ندهد، سرش را تکان می‌دهد و سعی می‌کند دردِ حاملگی‌اش را مخفی نگه دارد.

[IMG alt="پرسنل هتل برای مهمانان دست تکان می‌دهند سریال وایت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #4
غیر از شِین و ریچل، دیگر شخصیت‌های سریال عبارت‌اند از: تانیا یک الکلی تنها است که نحوه‌ی صحبت کردنش یک‌جور زمزمه‌ی ناله‌طور است و با هدف پخش کردنِ خاکسترِ مادرش در اقیانوس و پیدا کردنِ آرامش درونی به تعطیلات آمده است؛ نیکول ماس‌باکر (کانی بریتون)، مدیرعامل یک موتور جستجوگرِ اینترنتی است که شوهرش مارک (استیو زان) و بچه‌های نوجوانش اُلیویا (سیدنی سوئینی) و کویین (فِرد هچینگر) را به اجبار برای فاصله گرفتن از شهر و کمی وقت گذراندن با یکدیگر دور هم جمع کرده است؛ اُلیویا نیز پائولا، دوست صمیمی‌اش، را با خودش آورده است. با این وجود، نیکول درگیر جلساتِ آنلاینِ کاری‌اش است، مارک منتظرِ جوابِ آزمایش‌های پزشکی‌اش است و با اضطرابِ ناشی از احتمالِ سرطان داشتنش دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، کویین سرش را در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #5
پائولا هم افشا می‌کند که رابطه‌ی دوستانه‌‌ی او با اُلیویا برخلاف ظاهرِ صمیمیانه‌ی غلط‌اندازش، سوءاستفاده‌گرایانه است. به قول پاوئلا، اُلیویا فقط تا زمانی با او دوست خواهد بود که «من هرچی دارم، اون بیشترش رو داشته باشه. ولی اگه چیزی مال من بشه، می‌خوادش». این موضوع درباره‌ی قوسِ شخصیتیِ ریچل نیز صادق است. او به تدریج با وحشت‌زدگی به خودش می‌آید و می‌بیند در یک رابطه‌ی سوءاستفاده‌گرایانه گرفتار شده است. ریچل از انگیزه‌ی واقعیِ شِین برای ازدواج با او اطلاع پیدا می‌کند: شِین به خاطر اینکه به شغلِ او احترام می‌گذارد یا به خاطر اینکه او به نظرش باهوش و جالب است یا حتی به خاطر اینکه از همنشینی با او لذت می‌بَرند با او ازدواج نکرده است. شِین و مادرش حضورِ ریچل را تحمل می‌کنند، چون او زیباست؛ نه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #6
اما چیزی که به تدریج متوجه می‌شویم این است که «نیلوفر سفید» سریالی درباره‌ی معمایِ یک قتل نیست. درواقع، اکثر اوقات فراموش کردن مرگی که نویدش در سکانس افتتاحیه‌ی سریال داده شده بود، خیلی آسان است. چون همان‌طور که خودِ مایک وایت هم در مصاحبه‌هایش قبل از پخش فصل اول گفته بود، او کاملا از اینکه این روزها همه‌ی مینی‌سریال‌ها با افشای یک جنازه آغاز می‌شوند اطلاع داشته و می‌دانسته که آن حالا به یک کلیشه‌ی قابل‌پیش‌بینی بدل شده است. خودآگاهیِ او به این معنا است که او از این کلیشه به شکل متداولش (صرفا به‌عنوان وسیله‌ای برای تحریک کردنِ گمانه‌زنی مخاطبان درباره‌ی هویتِ مقتول) استفاده نکرده است، بلکه این کلیشه نقش مهم‌تری را در پرداختِ تم‌های سریال ایفا می‌کند. درواقع بحران‌های اگزیستانسیالِ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #7
سریال از لحظه‌ای که آرماند و کارمندانش نقابشان را برای پذیرایی از مهمانانِ تازه‌شان به‌صورت می‌زنند (آرماند کارمند تازه‌وارد را مثل کارگردان هدایت می‌کند: «یه‌جور دست تکون بده واقعی به نظر برسه»)، کشمکشِ بین طبقه‌ی مرفه و خدمتکارانِ حقوق‌بگیرشان را روشن می‌کند. اما چیزی که مشخص نیست سرانجامِ اجتناب‌ناپذیرِ این کشمکش است. درواقع، تا واپسینِ لحظاتِ فصل اول پرنسل هتل به احتمالِ تغییرِ مناسباتِ قدرت اُمیدوار هستند؛ تصورِ آینده‌ای که در آن جایگاهِ اجتماعی‌شان ارتقا پیدا کرده است تاکنون برای آن‌ها این‌قدر مُحتمل نبوده است؛ آینده‌ی وسوسه‌کننده‌ای که نمی‌توانند جلوی خودشان را از دل خوش کردن به آن و خیال‌پردازی درباره‌ی آن بگیرند.

مثلا پائولا دوست‌پسرِ موقتش کای را متقاعد می‌کند تا به گاوصندوقِ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #8
تانیا نه فقط به‌طور استعاره‌ای، بلکه به معنای واقعی کلمه تکه‌ای از بارِ عاطفیِ طاقت‌فرسایش را با خود حمل می‌کند: خاکسترِ مادرِ ستمگر و سنگدلش که از پخش کردنِ آن عاجز است و هروقت که چشمش به جعبه‌ی حاوی آن می‌خورد، هق‌هق اشک می‌ریزد و دچارِ فروپاشیِ روانی می‌شود. خانواده‌ی ماس‌باکر گرچه ثروتمند هستند، اما نیکول به کارش اعتیاد دارد، مارک با اطلاع از نحوه‌ی مرگِ پدرش (او هم‌جنس‌خواه‌ بوده، روابط عاشقانه‌ی مخفیانه داشته و بر اثر ابتلا به ایدز مُرده است) دچار بحرانِ هویتیِ شدیدی می‌شود، اُلیویا دختر حق‌به‌جانبی است که در عینِ انتقاد کردن از مادرش نسبت به اینکه خودش چقدر به او شباهت دارد نابینا است و کویین هم بی‌وقفه مورد قلدریِ اُلیویا قرار می‌گیرد و از اینکه مجبور می‌شود تا در ساحل بخوابد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #9
شادی و لذتِ مهمانان در مقایسه با خدمتکارانِ هتل که در آن جزیره‌ی لعنتی گرفتار شده‌اند، خون‌آشام‌گونه به نظر می‌رسد: روحِ تازه‌ای که به درونِ زندگیِ مهمانان دمیده می‌شود به قیمتِ بدتر شدن زندگیِ خدمتکاران تمام می‌شود. گرچه کای موقتا قسر در می‌رود، اما دستگیری او به این معنی است که او هم شغلش و هم آزادی‌اش را از دست داده است؛ به عبارت دیگر، احیای دوباره‌ی عشقِ نیکول و مارک در قبالِ سوختنِ زندگی کای امکان‌پذیر می‌شود. این موضوع درباره‌ی وضعیتِ بلیندا هم صدق می‌کند: پس از اینکه تانیا چند روز بلیندا را دنبالِ خودش می‌کشاند درنهایت به او خبر می‌دهد که نمی‌تواند به قولش برای سرمایه‌گذاری روی کسب‌و‌کارِ او وفا کند.

تانیا می‌گوید: «متوجه شدم که دوباره دارم به اون الگو برمی‌گردم: وقتی که به یه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #10
درواقع چیزی که سرنوشتِ ناگوارِ آرماند را دلخراش‌تر می‌کند این است که آن تاحدودی خودخواسته است. گرچه شِین اَلدنگِ تمام‌عیاری است، اما در رابطه با اختلافی که درگیریِ آن‌ها را آغاز کرد، از لحاظ فنی حق با او بود: آرماند یک سوئیتِ اشتباهی را برای شِین و ریچل رزرو کرده بود و و به‌جای اینکه تسلیمِ خواسته‌ی شِین شود، در مقابل او ایستادگی می‌کند. اما از طرف دیگر، شِین هم کسی است که انگار هیچ‌وقت در تمام طول زندگی‌اش سابقه نداشته چیزی که می‌خواهد را به‌دست نیاورده باشد. وقتی او بلافاصله پس از چاقو زدن به آرماند عذرخواهی می‌کند، لحنِ صدایش به‌گونه‌ای است که انگار این اولین‌باری است که در تمام زندگی‌اش از یک نفر عذرخواهی کرده است.

شاید اصرار شِین روی اینکه سوئیتِ ماه‌عسل حقِ اوست درست باشد، اما به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night
عقب
بالا