متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد نقد سریال نیلوفر سفید| فصل اول و دوم

  • نویسنده موضوع Dark night
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 13
  • بازدیدها 395
  • کاربران تگ شده هیچ

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #11
تعاملاتِ آنها که هرکدامشان به‌طرز مُفرحیِ نفرت‌انگیز و سمی هستند، به چیزی منتهی می‌شود که مایک وایت بیش از هرچیز دیگری به نوشتنشان علاقه‌مند است: مکالمه‌های زهرآگین، معذب‌کننده و پُرنیش‌و‌کنایه‌‌ی آنها بر سر میز غذا. درنهایت ولنتینا، مدیرِ سخت‌گیر هتل است و لوشیا و میا هم دو دخترِ جوانِ بومی هستند که اُمیدوارند از طریقِ تن‌فروشی رویاهای بزرگشان را به واقعیت بدل کنند. منهای تانیا یکی دیگر از چیزهایی که از فصل اول به فصل دوم راه پیدا کرده، سکانس فلش‌فوروارد افتتاحیه‌اش است که این‌بار مرگ بیش از یک نفر را نوید می‌دهد. اما گفتم که فصل دوم غنایِ تم‌های مطرح‌شده در فصل اول را افزایش می‌دهد، اما سوال این است: چگونه؟

همان‌طور که بالاتر هم اشاره کردم، تانیا در اپیزودِ فینال فصل اول به بلیندا...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #12
این موضوع در فصل اول در قالبِ روابطِ مختلفِ داراها و ندارها تجسم پیدا می‌کرد: بینِ کارمندان و مشتریان (تانیا و بلیندا یا شِین و آرماند)، بینِ شوهرها و زنانی که یکی از آن‌ها قدرتِ بیشتری نسبت به دیگری داشت (شِین و ریچل یا نیکول و مارک) و بینِ دوستان (اُلیویا و پائولا). در فصل دوم پول و طبقه‌ی اجتماعی همچنان در کانونِ توجه قرار دارند (لوشیا و میا و روابطشان با تقریبا تمام کاراکترهای سریال آشکارترین نمونه‌اش است)، اما چیزی که تغییر کرده این است: وقتی سرنوشتِ مهمانان و کارمندانِ هتل را مرور می‌کنیم متوجه می‌شویم کسانی از اقامتشان جان سالم به در بُرده‌اند که ماهیتِ بده‌بستانیِ تعاملاتِ انسانی را پذیرفته‌اند و درباره‌ی آن با خودشان صادق هستند.

بگذارید با آلبی شروع کنیم. آلبی از اینکه پدرش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #13
تخطی‌های هرکدام از آن‌ها بهایی دارد که با یک تخطی مساوی پرداخت می‌شود. گرچه در آغاز فصل هارپر و ایتن به اینکه به کامرون و دَفنی شباهت ندارند به خودشان می‌نازند، اما آن‌ها در پایانِ فصل شور و حرارتِ رابطه‌شان را به‌لطفِ نظاره کردنِ سازوکارِ رابطه‌ی کامرون و دَفنی و درس گرفتن از آن احیا می‌کنند. با اینکه هارپر و ایتن در طولِ فصل از معاشقه با یکدیگر پرهیز می‌کنند، اما معاشقه‌ی آن‌ها در اپیزودِ آخر با اُفتادن و شکستنِ تندیسِ تِسا دی‌مورو آغاز می‌شود؛ این تندیس سمبلِ داستانِ مردی بود که وقتی معشوقه‌اش از متاهل‌بودنش باخبر می‌شود، سرش را قطع می‌کند. مطرح شدنِ این داستان در ابتدای فصل همچون یک پیش‌گویی به نظر می‌رسید. این انتظار برای مخاطب ایجاد می‌شود که احتمالا یکی از جنازه‌هایی که در...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #14
اما در بینِ تمام کاراکترهایی که در نتیجه‌ی پذیرفتنِ ماهیتِ مُبادله‌ای روابط رشد می‌کنند یا به عاقبتِ پیروزمندانه‌ای می‌رسند، یک نفر وجود دارد که از سیسیلی زنده خارج نمی‌شود: تانیا. مشکلِ تانیا این است که او به اندازه‌ی کافی خودآگاه نیست. او آن‌قدر خودش را می‌شناسد که به عادتش به استفاده از پولش برای کنترل کردنِ مردم اعتراف کند (همان‌طور که در پایانِ فصل اول به بلیندا گفته بود)، اما همزمان آن‌قدر خودآگاه نیست که متوجه شود دارودسته‌ی کوئنتین می‌خواهند از او سوءاستفاده کنند. مدارکِ آشکار متعددی وجود دارند که هرکسی را نسبت به این وضعیت مشکوک می‌کرد: تصمیم ناگهانی گِرگ برای ترک کردن سیسیلی، تماس‌های تلفنیِ مرموزش، عکس دوتایی گِرگ و کوئنتین در عمارتِ کوئنتین، معاشقه‌ی عجیبِ کوئنتین و جک، تفنگی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night
عقب
بالا