نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

آموزشی سازه از کجا وارد ادبیات معماری شد؟

  • نویسنده موضوع Rigina
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 94
  • کاربران تگ شده هیچ

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,862
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • نویسنده موضوع
  • #1
واژه ی سازه امروز برای معمارها و دانشجویان معماری واژه ی آشنایی است. اما تابه حال فکر کرده اید این کلمه از کجا آمده است؟ خیلی بعید است بتوانیم این واژه را در یک متن یا شعر فارسی قدیمی پیدا کنیم. دلیلش هم ساده است. کلمه ی سازه از آن کلمه های مصوب فرهنگستان است که حالا خیلی شایع شده؛ یعنی کمتر از صد سال پیش، برای این که گرفتار کلمه ی بیگانه ی «استراکچِر» نشویم، واژه ی سازه را به جایش گذاشته اند. شاید برای همین کمبود واژه بوده که آقای پیرنیا کلمه ی نیارش را اختراع کرده بود. اما مگر قبل از این که کلمه ی سازه وجود داشته باشد، ساختمان ها نمی توانستند روی پایشان بایستند؟ اصلا چه اصراری بود این کلمه درست شود و حالا هر سال چندین کتاب و مقاله و پایان نامه حاوی این عنوان برای معمارها یا توسط آ ن ها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,862
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • نویسنده موضوع
  • #2
اما معمارها هم مثل هر متخصص حرفه ای، همیشه دوست داشته اند واژه هایی ویژه و مخصوص به خود دست و پا کنند؛ جوری که بقیه ی آدم ها از آ ن ها سردرنیاورند. آن ها خیلی وقت ها این واژه ها را از رشته های دیگر قرض می گیرند؛ شاید اصطلاحاتی از قبیل معماری پرش کیهانی یا دیکانستراکشن هم همین طوری مُد شده باشند. خصوصا وقتی رشته ای با پیشرفت ها و دستاوردهایش جلب توجه می کند، بستر مناسبی برای عاریت گرفتن واژه ها شکل می گیرد. قرن هجدهم، این دور دست طبیعی دانان و زیست شناس ها افتاده بود.

طبیعی دانان قرن هجدهم یکسره مشغول مشاهده، ترسیم و مقایسه ی گیاهان و جانوران بودند و مهم ترین کار آن ها دسته بندی جانداران بود. در روش اولیه ی آن ها که ابداعِ آقای لینه بود، موجودات بر اساس چهار ارزش ظاهری (تعداد، فُرم،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Rigina

مدیر بازنشسته
سطح
42
 
ارسالی‌ها
4,251
پسندها
41,862
امتیازها
74,373
مدال‌ها
63
  • نویسنده موضوع
  • #3
بگذارید از این به بعد در این متن، به جای استراکچر بگوییم سازه. پس سازه که اهمیت خیلی زیادی پیدا کرده بود باید جوری تعریف می شد که زنده بودن جانداران را نشان دهد. مفهوم سازه باید غیر از این که آن ویژگی های ظاهری (و فُرمی) را توضیح می داد روابط عملکردی و سلسله مراتب اهمیت میان بخش های مختلف موجود زنده را نیز در برمی گرفت. به قول فوکو دسته بندی جانداران باید پیدا را با ناپیدا مرتبط می کرد. این چیزی بود که مفهوم سازه قرار بود آن را برآورده کند. طولی نکشید که افرادی مثل مهندس پرونه (معمار پل کُنکورد) و ویوله لودوک (نویسنده و معماری که بناهایی مثل نوتردام پاریس را مرمت کرده) جذب این معنای سازه در علوم طبیعی شدند.

مفهوم سازه به این معماران اجازه می داد تا بدون این که گرفتار ظاهر ساختمان شوند،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
عقب
بالا