متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متفرقه از عروسک آنابل واقعی و داستان ترسناک آن چه می دانید؟

  • نویسنده موضوع Dark night
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 18
  • بازدیدها 384
  • کاربران تگ شده هیچ

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #11
آیا دلیلِ قابل‌درکی برای توضیح دادنِ حرکتِ عروسک وجود داشت؟ به خاطر همین من و اَنجی با یه زنِ میانجی تماس گرفتیم. حدود یه ماه یا شاید شش هفته بعد از شروع این اتفاقات بود». لورین: «چی فهمیدین؟». «فهمدیدیم که یه دختربچه تو این مِلک مُرده. اون هفت سالش بوده و اسمش آنابل بوده؛ آنابل هیگینز. روحِ آنابل گفت که اون مدت‌ها قبل از اینکه این آپارتمان‌ها ساخته بشه، تو مزرعه‌ها بازی می‌کرده. بهمون گفت که اون موقع، روزهای خوشحالیش بود. اما حالا همه اینجا بزرگسال هستن و فقط نگران شغل‌هاشون هستن و به جز ما نمی‌تونست با کسِ دیگه‌ای ارتباط برقرار کنه. آنابل احساس می‌کرد که ما می‌تونیم درکش کنیم. به خاطر همین اون شروع به تکون دادنِ عروسکِ پارچه‌ای کرد. تنها چیزی که آنابل می‌خواست این بود که مورد محبت قرار...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #12
آخرین‌باری که اتفاق افتاد، تو خونه خوابم بُرده بود؛ یه خواب خیلی عمیق. وقتی که اونجا دراز کشیده بودم، متوجه‌ی بیدار شدنم شدم، اما هیچ‌ چیزِ غیرمعمولی وجود نداشت. اما یه‌دفعه به سمتِ پاهام نگاه کردم و اون عروسکِ پارچه‌ای، آنابل رو دیدم. اون داشت به آرومی از بدنم بالا می‌اومد. وقتی به روی سینه‌ام رسید، از حرکت ایستاد. بعد دست‌هاش رو از هم باز کرد. به‌طوری که انگار داشت یه ارتباط الکتریکی برقرار می‌کرد، یکی‌شون رو یه طرفِ گردنم گذاشت و اون یکی رو هم اون طرفِ گردنم. بعد متوجه شدم که دارم خفه می‌شم. دست و پا می‌زدم و سعی می‌کردم عروسک رو از روی سینه‌ام به کنار هُل بدم، اما انگار داشتم به یه دیوار فشار وارد می‌کردم؛ از جاش جُم نمی‌خورد. من به معنای واقعی کلمه داشتم تا سر حد مرگ خفه می‌شدم، اما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #13
دانـا جواب داد: «گفت که نمی‌خواد گمانه‌زنی کنه، اما احساس می‌کرد که قضیه، یه مسئله‌ی روحیه؛ احتمالا یه مسئله‌ی روحی مهم. و گفت که می‌خواد ماجرا رو با یه نفر ارشدتر تو کلیسا، فردی به اسمِ پدر اِورت در میون بزاره». اِد به او گفت: «اونم همین کار رو کرد». اَنجی با نگرانی از وارن‌ها پرسید: «فکر می‌کنین چه چیزی این کار رو با سینه‌ی لـو کرده بود؟». اِد پاسخ داد: «الان درباره‌اش بحث می‌کنیم. ولی قبلش، اول بیایید صحبت‌مون رو تموم کنیم؛ بزارید چندتا سؤال ازتون بپرسم. تا حالا قبلا چنین اتفاقی برات افتاده؛ برای هرکدومتون؟». آن‌ها به وارن‌ها گفتند: «نه». «آیا اسمِ آنابل یا آنابل هیگینز قبل از این اتفاق، معنای خاصی تو زندگی‌تون داشته؟». آن‌ها دوباره جواب دادند: «نه». «با اینکه شما تا حالا چیزی شبیه به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #14
اِد صبر کرد تا ببیند آیا سوالاتِ دیگری وجود دارد یا نه، اما چیزی پرسیده نشد. او ادامه داد: «حالا اتفاقی که اوایل این هفته برای لـو افتاد، دیر یا زود اتفاق می‌افتاد. درواقع همه‌ی شما در خطرِ تسخیر شدن توسط این روح هستین و هدفِ واقعی اون هم همینه. اما از اونجایی که لـو این فریبکاری رو باور نکرده بود، پس اون از نگاهِ موجودِ شیطانی، حکم یه عنصرِ تهدیدبرانگیز رو در مسیرِ رسیدن به هدفش داشت. دیر یا زود درگیری رخ می‌داد. اون در ابتدا سعی کرد لـو رو خفه کنه. وقتی این کار شکست خورد، اون رو با چنگال‌های سمبلیکش بُرید. ما این جای چنگال‌ها رو تو پرونده‌های دیگه هم دیدیم: این یکی از اون نشونه‌هاست که حضورِ یه موجود غیرانسانی رو تضمین می‌کنه. تو این‌دفعه رو راحت قسر در رفتی. اگر این روح یکی-دو هفته‌ی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #15
اِد بعد از اینکه آنابل را در صندلی عقبِ ماشین گذاشتند، تصمیم گرفت که بهتر و امن‌تر است که از بزرگراه استفاده نکنند؛ چرا که او نگران بود که نکند روحِ خبیث از عروسکِ پارچه‌ای جدا نشده باشد. حدسِ او درست از آب درآمد. خیلی زود، اِد و لورین وارن احساس کردند که به هدفِ نفرتِ شریرانه‌ی عروسک تبدیل شده‌اند. ماشینشان سر هرکدام از پیچ‌های تند و خطرناکِ جاده، از کنترل خارج می‌شد؛ ماشین با چرخاندنِ فرمان به درستی نمی‌چرخید و ترمزها کار نمی‌کردند. ماشین بارها تا سر حدِ تصادف و چپ کردن پیش می‌رفت. البته که آن‌ها می‌توانستند ماشین را کنار بزنند و عروسک را در جنگل بیاندازند، اما اگر این شی شرور به‌راحتی خودش را به آپارتمانِ دختران تله‌پورت نمی‌کرد، زندگی هرکسی که آن را پیدا می‌کرد به خطر می‌انداخت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #16
لورین اضافه می‌کند: «همین هفته‌ی گذشته، اتفاقِ مشابه‌ای همین‌جا افتاد. درحالی‌که اِد به اسکاتلند رفته بود، یه نجار اومده بود تا برای کتابخونه‌ی دفترش، قفسه‌های اضافه بسازه. وقتی نجار اومد بالا، ازم خواست که اگه میشه عروسکِ پارچه‌ای رو به یه جای دیگه منتقل کنم تا بتونه راحت کارش رو انجام بده. راستش رو بخوایین، عروسکه منو می‌ترسونه. ولی چون ادِ نبود، مجبور شدم خودم جابه‌جاش کنم. اشیای نامقدسی مثل عروسکِ آنابل، هاله‌های خاصِ خودشون رو دارن. وقتی لمس‌شون می‌کنی، هاله‌ی انسانی‌ خودمون با مالِ اونا درآمیخته میشه. این تغییر بلافاصله ارواح رو به خود جذب می‌کنن؛ تقریبا مثل به صدا در اومدنِ صدای آژیرِ حریق می‌مونه. برای همین خودم رو برای محافظت، با آبِ مقدس متبرک کردم و سپس، عروسکِ پارچه‌ای رو هم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #17
احتمالا عروسکِ خریده‌داری‌شده باتوجه‌به نوعش، یک عروسکِ تازه‌ساز بوده است. تاریخِ ساختِ این نوع عروسکِ پارچه‌ای با لباسِ طرح‌دار به پیش از دهه‌ی هفتاد میلادی بازنمی‌گردد. اکثرِ زمان فیلم به سرگذشتِ عروسک پیش از خریداری شدنِ آن توسط مادر دانا اختصاص دارد. فیلم یک داستانِ خیالی درباره‌ی نحوه‌ی تسخیرشدگی عروسک توسط ارواحِ شیطانی روایت می‌کند. در طولِ فیلم می‌بینیم که جان و میا مورد حمله‌ی همسایه‌‌شان که اعضای یک فرقه‌ی شیطانی هستند قرار می‌گیرند؛ یکی از آن‌ها توسط پلیس کشته می‌شود و دیگری درحالی‌که واردِ خانه‌ی این زوج شده است و عروسک آنابل را در دست دارد، خودکشی می‌کند.


مدارکِ واقعی برای اثباتِ اینکه عروسک آنابل توسطِ یک روحِ شیطانی و غیرانسانی تسخیر شده است، خیلی اندک هستند و تازه همان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #18
درواقع لورین تا سنِ ۹۰ سالگی، کماکان فعال بود و هر از گاهی سخنرانی‌ها و گردهمایی‌های مختلفی را میزبانی می‌کرد. اگر تصور کنیم که وارن‌ها در انجام تحقیقتشان و تعیین هزینه‌ی کارهایشان صادق، حرفه‌ای و منصف بوده‌اند، انتقاد کردن به آن‌ها به خاطر درآوردنِ خرج و مخارجشان از این راه غیرمعقول است. اما نکته این است که دقیقا همین مسئله‌ی عدم صداقت و حرفه‌ای‌گری آنهاست که شک و تردیدِ آنهایی را که با وارن‌ها برخورد داشته‌اند برانگیخته است. گفته می‌شود که موزه‌ی ماوراطبیعه‌ی وارن‌ها، «قدیمی‌ترین و تنها موزه از نوعِ خودش» است. این موزه نظرِ بسیاری را از سراسر دنیا به خودش جلب کرده است. بدون‌شک این موزه که میزبانِ عروسک آنابل نیز است، حکم جواهرِ درخشانِ فعالیت‌های چند ساله‌ی وارن‌ها را دارد. اما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Dark night

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • نویسنده موضوع
  • #19
گارتون اعتراف می‌کند که او همان چیزی که اِد بهش گفته بود را انجام می‌دهد: «از چیزهایی که می‌تونستم استفاده کردم، بقیه‌اش رو از خودم درآوردم و سعی کردم تا اونجایی که می‌تونم ترسناکش کنم». شاید حرف‌های گارتون چیزی بیش از تهمت‌زنی نباشد، اما به هر حال، ادعاهای این نویسنده به‌علاوه‌ی دیگر نمونه‌های تردیدآمیز، مقدارِ اعتمادمان به حرف‌های وارن‌ها را در بهترین حالت کاهش می‌دهد و در بدترین حالت از بین می‌برد و متاسفانه در رابطه با پرونده‌ی عروسک آنابل، تنها چیزی که برای باور کردنِ آن داریم، حرف‌هایِ خود وارن‌ها بدون هیچ مدرکِ قدرتمندی برای پشتیبانی از آن‌ها است. بنابراین در بهترین حالت تنها واکنشی که می‌توانیم به پرونده‌ی عروسک آنابل داشته باشیم، شک و تردید است.

این مطلب در تاریخ ۸ آبان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Dark night

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

عقب
بالا