انگیزشی متن های ناب روانشناسی

  • نویسنده موضوع zeinab z
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 17
  • بازدیدها 234
  • کاربران تگ شده هیچ

zeinab z

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/6/17
ارسالی‌ها
740
پسندها
8,890
امتیازها
31,973
مدال‌ها
17
سن
23
سطح
15
 
  • نویسنده موضوع
  • #11

مردم چيزهاي قشنگ را خراب مي كنند​


سفر كن و به هيچكس نگو

مثل يك داستان واقعي زندگي كن

و به هيچ كس نگو

با خوشحالي زندگي كن و به

هيچ كس نگو

مردم چيزهاي قشنگ را خراب مي كنند
 
امضا : zeinab z

zeinab z

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/6/17
ارسالی‌ها
740
پسندها
8,890
امتیازها
31,973
مدال‌ها
17
سن
23
سطح
15
 
  • نویسنده موضوع
  • #12

زندگی برای دیگران !​


بیشتر مشکلات زندگیمان از ‌آنجا شروع میشود که

ما نه برای خودمان بلکه برای آدم های اطراف مان زندگی می کنیم

لباسی میپوشیم که مد باشد

در رشته ای درس میخوانیم که کلاس داشته باشد

با کسی ازدواج می کنیم تا دهان مردم را ببندیم

بچه دار می شویم که برایمان حرف در نیاورند و این داستان تا آخر عمر ادامه دارد…

برای مردم زندگی کردن، یعنی خوشبخت بودن در ذهن مردم در حالیکه احساس خوشبختی کردن یک کیفیت درونی و شخصی است

لازمه احساس خوشبختی درک واقعیتهای زندگی شخصی و استفاده از شرایط موجود برای خلق بهترین های ممکن است
 
امضا : zeinab z

zeinab z

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/6/17
ارسالی‌ها
740
پسندها
8,890
امتیازها
31,973
مدال‌ها
17
سن
23
سطح
15
 
  • نویسنده موضوع
  • #13

جهان سوم​


جهان سوم جاییست که درآمد یک دعانویس از یک برنامه نویس بیشتر است

جهان سوم جایی است که بسیاری از مردمانش با یک عطسه از هدف خود دست می کشند

جهان سوم جاییست که مردمانش حتی حوصله ۵ دقیقه مطالعه در روز را ندارند

این جغرافیا نیست که جهان سومی بودن را تعیین می کند،

آدمها هستند که آن را می سازند.

جهان سوم جا نیست

شخص است
 
امضا : zeinab z

zeinab z

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/6/17
ارسالی‌ها
740
پسندها
8,890
امتیازها
31,973
مدال‌ها
17
سن
23
سطح
15
 
  • نویسنده موضوع
  • #14

الفباىِ تمام كردن​


يك نفر بيايد و تمام كردن را يادمان دهد

نقطه گذاشتن و سرِ خط رفتن را

ما اسطوره هايى از نسلِ رابطه هاى بى سر و ته ايم

كم و بيش همه ى ما،

يك رابطه معلق را تجربه كرديم …

نه دلِ كندن داشتيم نه توانِ ماندن

نه دوستش داشتيم و نه طاقتِ با ديگرى ديدنش را

به خودمان كه آمديم؛

ديديم شيرين ترين لحظه هاى زندگىِ مان را

داديم براىِ آدمى كه بعدترها بى لياقتى اش را ثابت كرد

يك نفر بيايد و الفباىِ تمام كردن را يادمان دهد !
 
امضا : zeinab z

zeinab z

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/6/17
ارسالی‌ها
740
پسندها
8,890
امتیازها
31,973
مدال‌ها
17
سن
23
سطح
15
 
  • نویسنده موضوع
  • #15

ﺷﻌﺮﯼ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺯﻳﺒﺎ ﺍﺯ اقبال لاهوری​


ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻭ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ﻱ ﺍﻗﺒﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ

ﺳﺮﮔﺮﻡ ﺧﻮﺩﺕ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ

ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﻧﺨﻮﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﯼ

ﺭﺍﺿﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻠﻢ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ

ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ

ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ

ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺑﯽ ﻏﻢ ﻭ ﻣﻨﺖ

ﻣﻨﺖ ﻧﮑﺶ ﺍﺯ ﻏﯿﺮ ﻭ ﭘﺮ ﻭ ﺑﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ

ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻤﺎﻧﯽ ﮔﺬﺭﺍﻧﯽ

ﭘﺲ ﺷﺎﮐﺮ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻭ ﻫﺮ ﺳﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ …
 
امضا : zeinab z

zeinab z

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/6/17
ارسالی‌ها
740
پسندها
8,890
امتیازها
31,973
مدال‌ها
17
سن
23
سطح
15
 
  • نویسنده موضوع
  • #16

گریه و افسوس​


فيلسوفی لطیفه‌ ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند

بعد از چندلحظه او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند

او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

او لبخندی زد و گفت : وقتی نمی توانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید، پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خورن در مورد مسئله ای مشابه ادامه می دهید ؟

گذشته را فراموش کنید و با آن آینده را بسازید به جای افسوس خوردن
 
امضا : zeinab z

zeinab z

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/6/17
ارسالی‌ها
740
پسندها
8,890
امتیازها
31,973
مدال‌ها
17
سن
23
سطح
15
 
  • نویسنده موضوع
  • #17

لایق تو کسی نیست جز آن کسی که :​


تو را انتخاب کند … نه امتحان

تو را نگاه کند … نه اینکه ببیند

تو را حس کند … نه اینکه لمست کند

تو را بسازد … نه اینکه بسوزاند

تو را بیاراید … نه اینکه بیازارد

تو را بخنداند … نه اینکه برنجاند

تو را دوست بدارد و بدارد و بدارد
 
امضا : zeinab z

zeinab z

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
24/6/17
ارسالی‌ها
740
پسندها
8,890
امتیازها
31,973
مدال‌ها
17
سن
23
سطح
15
 
  • نویسنده موضوع
  • #18

بهترین خیاط​


تو یه کوچه ای چهار تا خیاط بود كه همیشه با هم بحث میکردند …

یک روز، اولین خیاط یه تابلو بالای مغازه اش نصب کرد.

روی تابلو نوشته بود : بهترین خیاط شهر

دومین خیاط روی تابلوی بالای سردر مغازش نوشت : بهترین خیاط کشور

سومین خیاط نوشت : بهترین خیاط دنیا

چهارمین خیاط وقتی با این واقعه مواجه شد روی یک برگه کوچک با یه خط معمولی نوشت :

بهترین خیاط این کوچه

قرار نیست دنیایمان را بزرگ کنیم که در آن گم شویم

در همان دنیایی که هستیم می شود

آدم بزرگى باشیم …
 
امضا : zeinab z

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

عقب
بالا